پژوهشي در روايات قرآني-تفسيري حضرت عبدالعظيم حسني - صفحه 52

تعبير كرده است: «يَهدى اللّه لِنورِهِ مَن يَشاء» ؛۱«خداوند هركس را كه بخواهد به نورش هدايت مى كند.»«ما كُنتَ تَدرى مَا الكتابُ و لا الايمان وَلكن جَعَلناهُ نورا» ؛۲«تو نبودى كه بدانى كتاب و ايمان چيست، ولى ما آن را نور قرار داديم.» با اين وصف، نورْ خوانده شدن قرآن معناى مجازى دارد. در واقع قرآن به نور تشبيه شده است ، از اين جهت كه اين كتاب آسمانى انسانها را از ظلمتكده جهل و كفر به دانش و ايمان رهسپار مى كند. از اين رو خدا آن را نور معرفى كرده است.
مراد از «نور» در آيه مورد بحث به قرينه «انزلنا»، قرآن است. نور بودن قرآن از باب استعاره است، به دليل اينكه قرآن در روشنگرى همانند نور است. ۳ چنين تعبيرى در واقع تعبير از شى ء به اعتبار كاركرد آن است؛ چه اينكه اين كتاب مردمان را از ظلمت كفر و گمراهى رهايى مى دهد و يا راه خروج از آنها را بيان مى كند. در اين آيه، امام به نور تأويل شده است از اين جهت كه امام نقش قرآن را ايفا مى كند.
2. كلينى از احمد بن مهران، از عبدالعظيم حسنى، از موسى بن محمد عجلى، از يونس بن يعقوب كه وى خبر را به صورت مرفوعه روايت كرده است، در اين روايت از امام باقر عليه السلام درباره آيه: «كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا» ؛۴ همه آيات ما را تكذيب كردند»، نقل شده كه ايشان درباره «كذبوا بايآتنا كلّها» گفته است: «يعنى الأوصياء كلّهم؛ ۵ مقصود از آيات ، همه اوصيا هستند.»
آيه از آيات سوره قمر است كه اولاً: سوره اى مكى است و ثانياً: در سياق آيات مربوط به آل فرعون مى باشد كه آيات خدا را تكذيب كردند و خداوند مقتدرانه

1.نور (۲۴) ، آيه ۳۵.

2.شورى (۴۲) ، آيه ۵۲.

3.التحرير والتنوير، ج ۲۸، ص ۲۷۳.

4.قمر (۵۴) ، آيه ۴۲.

5.كافى، همان، ص ۲۰۷.

صفحه از 69