زيارت حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 34

و رأيت فى الرّويا الحقّة تقرير الامام ابى الحسن على بن موسى الرضا صلوات اللّه عليه و تحسينه عليه.
روشن است كه اگر كيفيت را تقرير و تحسين كنند اصل زيارت هم مورد تقرير است.
تاكنون چهار مطلب گفته شد: يكى اينكه شيخ صدوق و شيخ طوسى اين زيارت را در دو كتاب مهم و معتبر خود نقل كرده اند و اين دليل صحت مضامين آن است. ديگر اينكه سند اين زيارت اصطلاحاً سندى صحيح يا حسنِ كالصحيح است. سوم اينكه مجلسى اوّل رحمه الله صحت اين زيارت را از امام زمان عليه السلام دريافت كرده. چهارم اينكه صحت اين زيارت را در روياى صادقه از امام هشتم عليه السلام استفاده كرده است.
اگر هيچ كدام از اين چهار تا هم نبود باز ما در صدور زيارت جامعه از امام عليه السلام شكى نداشتيم؛ زيرا مى دانيم براى اطمينان به صدور يك روايت از ائمه يا از رسول خدا عليه السلام راه هايى داريم كه يك راهش خودِ مضمون است؛ يعنى گاهى مضمون بعضى از روايات مهم ترين گواه است كه آن روايت از امام و معصوم است.
بسيارى از خطبه هاى نهج البلاغه اگر هيچ سندى هم نداشته باشد و مرسل باشد متنش گواهى مى دهد كه اين خطبه را نمى تواند كسى غير از اميرمؤمنان گفته باشد.
صحيفه سجاديه اگر از نظر سند اصطلاحاً مشكلى داشته باشد متن آن گواهى مى دهد كه اين دعاها را غير از امام سجاد و امام معصوم نمى تواند بگويد.
در آغاز كتاب كافى در كتاب عقل و جهل روايتى بس بلند و طولانى از امام كاظم عليه السلام هست كه «يا هشام يا هشام» دارد. اين روايت مضامينى بسيار پر ارج دارد. آنجا در ذيل آن روايت نوشته اند: ضعيف است يعنى اصطلاحاً ضعيف است، اما اين ضعف اصطلاحى هيچ لطمه اى به اعتبار حديث نمى زند و موجب نمى شود كه ما راجع به آن روايت ترديد به خودمان راه بدهيم. متن متنى است كه غير از امام كاظم و امام معصوم نمى تواند بگويد.

صفحه از 44