اسوه تقوي (بررسي روايات اخلاقي،اجتماعي حضرت عبدالعظيم ع ) - صفحه 148

مدال هاى افتخارى است كه قرآن كريم به پيامبر خاتم مى دهد: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ» 1
همچنين پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را با عنوان هايى نظير «عبده» 2 مى ستايد، زيرا عبوديت و فناى در اراده خدا، سكوى پرستش به ملكوت معنويت است و نقطه مقابل آن كه خودپرستى و انانيّت است، بزرگ ترين مانع صراط مستقيم و يكى از مهم ترين مشخصه هاى گمراهان است؛ همان گونه كه ابليس گويد: « «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ» 3 ؛ من بهتر از آدمم، پس نبايد من سجده كنم».
قارون نيز گويد: «إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدِي» 4 ؛ اين ثروت را تنها به دليل دانش اقتصادى خودم، به دست آوردم، پس چرا زكاتش را بدهم. و فرعون هم فرياد برمى زند: « «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» 5 ؛ من برترين پروردگار شمايم».
حضرت عبدالعظيم كه دريايى از علم است، در برابر اقيانوس بى كران عصمت، خود را از قطره اى كمتر مى بيند و با اتصال به ولايت امامت، از حضرت امام هادى عليه السلام درخواست عرضِ ايمان دارد تا انديشه و عقايد خويش را در برابر آينه عصمت و حقيقت محك زند، اگر مرضىّ خدا بود، بر آن ثابت قدم بماند و اگر احياناً چيزى جز آنچه خدا مى خواهد در عقايدش بود، كنار بگذارد.
عجيب آن كه تمامى معتقداتش مطابق حقّ و بى اعوجاج بوده و امام عليه السلام او را تشويق فرموده است. 6 نيز حضرت عبدالعظيم تفسير آيه شريفه: « «الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ

1.نحل (۱۶)، آيه ۳۶.

2.مثل «سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ...» ؛ اسراء (۱۷)، آيه ۱.

3.اعراف (۷)، آيه ۱۲.

4.قصص (۲۸)، آيه ۷۸.

5.نازعات (۷۹)، آيه ۲۴.

6.مسند عبدالعظيم حسنى، ح ۸۳.

صفحه از 176