اسوه تقوي (بررسي روايات اخلاقي،اجتماعي حضرت عبدالعظيم ع ) - صفحه 149

أَحْسَنَهُ» 1 ؛ به بندگان خودم مژده بده، كسانى كه سخن را مى شنوند و از بهترينش پيروى مى كنند» را از امام صادق عليه السلام چنين نقل مى كند: «هم المسلِّمون لآلِ محمّد، الذين إذا سمِعوا الحديث لم يزيدوا فيه و لم ينقصوا منه، جاؤوا به كما سمعوه؛ مصداق بارز اين آيه شريفه، كسانى هستند كه از هر جهت تسليم آل محمدند عليهم السلام همان كسانى كه به هنگام استماع حديثِ معصوم عليه السلام بر آن نمى افزايند و از آن نمى كاهند و همان گونه كه دريافت كرده اند به ديگران مى رسانند».
نمونه ديگرى از مسند حضرت عبدالعظيم در اين زمينه، بسيار گويا و زيباست. وى از امام جواد عليه السلام و او از پدر بزرگوارش از امام كاظم عليه السلام نقل مى كند: عمرو بن عبيد نزد پدرم حضرت صادق عليه السلام آمد، پس از سلام و نشستن، آيه شريفه: «الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الاْءِثْمِ وَ الْفَواحِشَ» 2 را تلاوت كرد و ساكت شد. حضرت پرسيد: چرا ساكتى؟ عرض كرد: دوست دارم گناهان كبيره را از كتاب خداى عزيز و جليل بشناسم. آن گاه امام عليه السلام فرمود: آرى اى عمرو! بزرگ ترين گناهان كبيره، شريك قرار دادن براى خداست، كه مى فرمايد: «مَنْ يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ» 3 ؛ هركه براى خدا شريك قرار دهد، بهشت را براى او ممنوع و حرام مى كند». آن گاه ساير گناهان كبيره را با شاهدى از قرآن به او معرفى فرمود. در پايان روايت آمده است: «فَخَرج عمرو و له صراخ من بكائه و هو يقول: هلك من قال برأيه و نازعكم فى الفضل و العلم؛ يعنى عمرو از منزل امام با فرياد و گريه بيرون شد و مى گفت: نابود است هر كه از پيش خود عقيده اى برگزيند و در فضل و علم با شما درافتد».
منظورش مكتب ها و فرقه هاى انحرافى است كه همواره بر محور خودخواهى و انانيّت بوده و هست. نيز از امام باقر عليه السلام در تفسير آيه شريفه: «كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها» 4 چنين نقل مى كند:

1.زمر (۳۹)، آيه ۱۸.

2.شورى (۴۲)، آيه ۳۷.

3.مائدة (۵)، آيه ۷۲.

4.قمر (۵۴)، آيه ۴۲.

صفحه از 176