اسوه تقوي (بررسي روايات اخلاقي،اجتماعي حضرت عبدالعظيم ع ) - صفحه 154

3. معصيت الهى

خداى تعالى به انسان اختيار و آزادى داده است، زيرا زندگى دنيوى، دورانِ خودسازى است و خودسازى در صورتى ممكن است كه تمام تلاش ها با اراده و نيّت و دخالت دل و جان و روح باشد. تربيت و تكامل و تحصيلِ شخصيت انسانى، همچون تربيت بدنى و يا رژيم چاقى و لاغرى نيست كه با اجبار هم امكان پذير باشد. از آنجا كه تربيت با شخصيت و روح آدمى مرتبط است، لازمه اش آزادى و اراده است و خداوند اين آزادى اراده را به انسان عطا كرده است. متأسفانه افراد نادان از اين فرصت آزادى سوء استفاده كرده، خود را گم مى كنند و در برابر خالق هستى به سركشى و عناد و لجاح مى ايستند، غافل از آن كه تمامى دستورات الهى، به سود انسان و براى خودسازى و تأمين مصالح دنيوى و اخروى و فرد و اجتماع و جسم و جان است. و هر كارى آثارى و هر گناهى خسارت و كيفرى در پى دارد، گرچه ميدان ظهور و بروز كيفرها، قيامت و جهنّم است؛ همان گونه كه امير بيان، حضرت على عليه السلام در وصف اهل عصيان و عذاب مى فرمايد: «و امّا اَهل المعصية فأنزلهم شرَّ دار...؛ و اما گنه كاران را در بدترين منزلگاه درآوَرَد و دست و پاى آنان را با غُل و زنجير به گردنشان درآويزد، چنان كه سرهايشان به پاها نزديك گردد. جامه هاى آتشين بر بدنشان پوشاند و در عذابى كه حرارت آتش آن بسيار شديد است و در، بر روى آنها بسته و صداى شعله ها هراس انگيز است، قرار دهد. جايگاهى كه هرگز از آن خارج نشوند... مدّتى براى عذاب آن تعيين نشده تا پايان پذيرد و نه سرآمدى تا تمام شود». ۱

1.نهج البلاغه، خطبه ۱۱۹.

صفحه از 176