اسوه تقوي (بررسي روايات اخلاقي،اجتماعي حضرت عبدالعظيم ع ) - صفحه 158

فإنّ في ذلك قربة إليّ، و لا يشتغلوا انفسهم بتمزيق بعضهم بعضاً، فإنّي آليت على نفسي أنّه مَن فعَل ذلك و أسخَط وليّاً من أوليائي دعوت اللّه ليعذّبه في الدنيا أشدّ العذاب و كان في الآخرة من الخاسرين، و عرِّفهم أنّ اللّهَ قَد غفر لمحسِنهم و تجاوزَ عن مُسِيئِهم إلاّ مَن أشرَك به أو آذى وليّاً مِن أوليائي، أو أضمر له سوءاً؛ فإنّ اللّه لا يغفر له حتى يرجع عنه فإن رجع و إلاّ نزَع روح الإيمان عن قلبه و خرَج عن ولايتي، و لم يكن له نصيباً فى ولايتنا و أعوذ باللّه من ذلك؛ 1 براى شيطان در دل هاى خود راهى باز نكنند و امر كن آنان را به راست گويى و اداى امانت و سكوت و ترك جدال و كشمكش در كارهاى بيهوده. و به آنان امر كن با همديگر آمد و شد و همكارى و دوستى كنند، زيرا اين كارها باعث نزديكى به من است. و خود را مشغول نكنند به درگيرى و كوبيدن همديگر كه من با خود پيمان بسته ام كه هر كس مرتكب اين گونه كارها شود و يا يكى از دوستانم را مورد خشم و غضب قرار دهد، از خدا بخواهم تا وى را در دنيا به سخت ترين عذاب گرفتار سازد و در آخرت از زيان كاران خواهند بود. دوستان مرا متوجه كن كه خداوند نيكوكارانشان را آمرزيده و از بدكارانشان درگذشته است، مگر كسانى كه شرك بورزند يا يكى از دوستان مرا برنجاند و آزار دهد يا درباره او نقشه و توطئه اى در نظر گيرد كه به راستى خدا چنين كسى را نمى آمرزد، مگر از راه زشت خود برگردد. و اگر دست از اين كار برندارد، خداوند روح ايمان را از دلِ او بگيرد و از ولايت من بيرون شود و در دوستى ما اهل بيت هم بى بهره ماند. به خدا پناه مى برم از چنين لغزش هايى.

1.مسند عبدالعظيم حسنى، ح ۵۰؛ الاختصاص، ص ۲۴۷؛ چون تخاطب حضرت رضا عليه السلام با عبدالعظيم، از جهت معاصرت بعيد مى نمايد، احتمال داده اند در سند اصلى «ابوالحسن» يعنى امام هادى عليه السلام بوده و راوى نقل به معنا كرده و ابوالحسن الرضا، تفسير شده است؛ ر.ك: معجم رجال الحديث، ج ۱۰، ص ۴۹.

صفحه از 176