كوچ مسافر رى - صفحه 210

و حاج ميرزا حسين خليلى تهرانى بهره برد . سپس به رى مراجعه و در مسجد صحن به اقامه جماعت و ترويج دين پرداخت و منبرى شيرين داشت . تصنيفاتى مانند نور الآفاق و چيزهاى ديگر مانند خصائص عظيميه در شرح حال حضرت عبدالعظيم عليه السلام دارد كه چندان مفيد نيست . در سال 1358 قمرى رحلت كرده در ايوان مطهر حضرت عبدالعظيم كنار برادرش دفن شد .
يكى از مدرّسين محترم حوزه هم در مقاله خود ۱ با عنوان آشنايى با حضرت عبدالعظيم و مصادر شرح حال او اين مطلب را نقل كرده و سپس مى نويسد:
در كتاب نور الآفاق مطالب تازه اى ديده مى شود كه هر كدام دليل بر بى اعتبارى اين كتاب مى تواند باشد .
سپس به نقل بعضى از مطالب بى اساس آن كتاب پرداخته و آنگاه مى گويد :
نگارنده اين رساله پس از نگاه كردن كتاب نور الآفاق و آگاهى بر محتواى آن به اين نتيجه رسيده كه مطالب تازه اين كتاب بى اساس و غير معتبر است ، و حمل بر صحت آن اين است كه حاج شيخ جواد در نقل اين مطالب به كسانى اعتماد مى كرده است كه قابل اعتماد نبوده اند و احياناً از كتابهاى جعلى و مخترع و مختلق مطالبى را ياد مى كرده اند . و مطالبى كه از آن كتاب نقل شد براى اهل فضل و اطلاع مى تواند بهترين گواه بر بى اعتبارى آن كتاب باشد .
نگارنده اين سطور عرض مى كند : مطالبى كه نويسنده محترم فرموده به نحو موجبه جزئيه صحيح است ، ولى نمى توان درباره تمامى آنچه از او نقل كرده نسبت جعل داد . البته در اين مقام درصدد بيان آن مطالب و بررسى صحت و سقم آن نيستيم مگر آنچه مربوط به تاريخ حضرت عبدالعظيم عليه السلام مى شود .
در اين باره بايد گفت : آنچه از ظاهر كلام صاحب مقاله برمى آيد آن است كه كتابهاى مورد استناد نور الآفاق جعلى هستند ، عرض نگارنده آن است كه : در صحت اسامى كتب و حتى انتساب آنها به مؤلفاتشان احتمال صحت مى رود بلكه در بعضى مواضع اين

1.چاپ شده در مجله نور علم، ش ۵۰ و ۵۱.

صفحه از 286