كوچ مسافر رى - صفحه 217

و اگر اين قول اخير را تصديق نمائيم بعيد نيست ؛ از آنكه حضرت عبدالعظيم عليه السلام به زيارت لقاء حضرت رضا عليه السلام مشرف نشده بود و خواست اداء حق امام ثامن ضامن را نموده باشد .
سائرين از ائمه طاهرين بنا بر حديث مشهور كه فرمودند : « هر امامى بر اين امت حقّى دارد ، اگر كسى خواهد حق ايشان را ادا نمايد بايد به زيارت ايشان رود » .
لكن پس ازآن توجيهى درباره تنصيص حضرت رضا عليه السلام برزيارت عبدالعظيم نقل كرده كه قابل قبول نيست و بزودى وجه آن را نقل خواهيم كرد. وى در ادامه گفتارش مى گويد:
وبيايد در اقوال علماء قولى كه در كتاب رجال داعى ديده است : حضرت رضا عليه السلام تنصيص فرمود به زيارت حضرت عبدالعظيم و ثوابى براى زائران بزرگوار بيان نمود .
پس حسن حالت آن جناب مقتضى بوده است كه به زيارت حضرت رضا عليه السلام رود و آن جناب هم قبل از وفات و ملاقات حضرت عبدالعظيم زيارتش را از دوستانش بخواهد .

قول دوم : سال 180 يا قبل از آن

صرف نظر از قول شاه عبدالعظيمى در « نور الآفاق » بنا به گفته برخى تولد آن حضرت بايد سال 180 يا قبل از آن باشد چون عبدالعظيم عليه السلام روايتى بدون واسطه از هشام بن الحكم نقل كرده ۱ ، و وفات هشام بن حكم در سال 199 رخ داده ۲ ، وهنگام نقل روايت گمان مى رود كه حضرت عبدالعظيم در سنى بوده كه تحمل حديث مى كرده وكمتر از بيست سال نداشته است بنابراين بايد تولدش سال 180 يا قبل از آن باشد .

1.درباره اين روايت بنگريد به : اصول كافى، ج ۱، ص ۴۲۴، كتاب الحجة ح ۶۳ باب فيه نكت ونتف من التنزيل فى الولاية .

2.بنگريد به : عبدالعظيم الحسنى حياته ومسنده، ص ۲۰۸ و ۲۱۸ به نقل از خلاصه و رجال كشى .

صفحه از 286