كوچ مسافر رى - صفحه 218

اشكال :
البته دليل مذكور كلّيت ندارد چون أوّلاً : ممكن است كسى در سنّ كودكى يا دوران تميز حديثى را شنيده و پس از بلوغ آنرا نقل كند .
ثانياً : اگر تعيين سن بلوغ و سالى كه تحمل حديث ممكن باشد مدخليّت داشته باشد سنّ 15 سالگى نيز چنين امرى ممكن است و مواردى هم داشته و لازم نيست مقيد به 20 سالگى كنيم . بله غلبه اين امر صحيح است ولى چون كلّيت ندارد در مقام براى اثبات تاريخى كفايت نمى كند .
بهر حال نويسنده محترم پس از قدح كتاب نور الآفاق مى نويسد :
« متأسفانه اين تاريخها از اين كتاب به كتابهايى از قبيل بدائع الأنساب لاهوتى و تذكره عظيميه كلباسى و كتاب آقاى صادقى اردستانى نفوذ كرده است .
در بدائع الأنساب ص 39 مى نويسد :
يكى از معاصرين اين حقير نقل كرد از كتاب نزهة الأبرار سيد موسى شافعى و مناقب العترة احمد بن محمد بن فهد حلى و تاريخ نورالدين محمد السمهودى كه ولادت عبدالعظيم پنجشنبه 4 ربيع الثانى سال 173 در مدينه ووفاتش در رى 15 شوال 252 است ، و اين حقير هيچ كدام از كتابهاى مذكور را نديده ام .
در تذكره عظيميه ص 102 ـ 106 (چاپ قديم) مطالب نور الآفاق را بتمامه نقل نموده است و از مؤلف به عنوان محدث عليم ؟ ! ! ياد كرده است » .
نگارنده اين سطور گويد : آنچه در اين كلمات قابل بررسى است ـ علاوه بر آنچه سابقاً گفتيم ـ نسبت تولد و وفات حضرت عبدالعظيم به كتاب سمهودى است . كتاب تاريخى سمهودى همان وفاء الوفاء است كه به چاپ رسيده و با مراجعه به آن مى توان به صحت يا سقم اين نقل دست يافت .
حقير ، پس از اين يادداشت به وفاء الوفاء سمهودى مراجعه نمود . اين كتاب در تاريخ مدينه منوره در عصر نبوى صلى الله عليه و آله نگاشته شده است و ربطى به موضوع مورد بحث ندارد ، و با تورق نسبى كتاب ، مطلب مذكور را در آن نيافتم .

صفحه از 286