كوچ مسافر رى - صفحه 257

برنخورده ، لذا در اين مقام توجهى بيشتر به عبارت منقول مى دهد .
عبارت ابن شهرآشوب چنين است : « وممن دُفِنَ حيّاً » .
« دُفِنَ » صيغه مجهول و « حيّاً » حال از آن مى باشد يعنى : « از جمله كسانى كه دفن شد در حالى كه زنده بود » .
و اين همان معناى « زنده بگور كردن » است .
وتعجّب است كه مرحوم كجورى در « جنة النعيم » با اينكه عبارت طريحى را در منتخب نقل كرده و ترجمه تحت اللفظى نيز نموده ولى بدين مطلب التفاتى نفرموده است .
زنده به گور كردن كه معادل انگليسى آن « defossion » است بيشتر براى محكومين به اعدام براى اجراى حكم عقوبتى بكار مى رود ۱ .
فاروقى در «المعجم القانونى» ۲ ذيل واژه فوق مى نويسد : الوأد : دفن المحكوم حيّاً تنفيذاً لعقوبة الاعدام فيه .
و ماده « وأد » مشترك با « موؤود » يا « موؤودة » است كه خداوند در قرآن كريم ياد كرده و مى فرمايد : « وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ » . هنگامى كه از دختر زنده بگور شده پرسيده شود كه : به كدامين گناه كشته شد؟!
علامه مجلسى در «بحار الانوار» ۳ مى فرمايد : والموؤد الذى دفن فى الأرض حيّاً كما كان المشركون يفعلون فى الجاهلية ببناتهم ۴ .
موؤود كسى را گويند كه زنده در زمين دفن شود آن گونه كه مشركان در زمان جاهليت با دختران خود مرتكب مى شدند .
و البته اين حكم ـ يعنى زنده به گور كردن ـ موارد مشابه دارد خصوصاً در بين علويان .

1.الطبقات الكبرى: ۴ / ۱۰۴، اُسد الغابة: ۴ / ۲۵۶ / ۴۰۲۱، الاستيعاب: ۳ / ۲۷۷ / ۱۹۷۴.

2.الجمل: ۱۰۴ / ۲۰.

3.لغت عمومى آن در انگليسى « burying alive » مى باشد . بنگريد به : المورد، روحى بعلبكى ، ص ۱۲۱۷، واژه وَأْد .

4.المعجم القانونى، ج ۱، ص ۲۰۵ .

صفحه از 286