4. احمد بن محمد بن خالد برقى :
نجاشى در رجالش ۱ درباره برقى مى گويد : وكان ثقة فى نفسه . . وطعن بروايته عن الضعفاء واعتماده المراسيل ، والطعن فى القميين . . ۲ .
يعنى برقى فى حد نفسه شخص ثقه ومورد اعتمادى است ، الا اينكه بعضى در روايت او از ضعفاء و تكيه وى بر مرسلات خرده گيرى كرده اند و همچنين وى بر قمى ها طعنه مى زده است .
بايد گفت ۳ : اگر ثقه بودن شخص را پذيرفتيم ، ديگر روايت شخص از ضعفاء موجب ضعف او نمى شود ؛ چون مبناى بعضى از روات اين بوده كه فقط آنچه را صحيح مى دانسته اند نقل كنند ، ومبناى عده اى ديگر ـ با اينكه خود افراد مطمئنى بوده اند ـ اين بوده كه هر چه حديث شنيدند نقل كنند ، و اين بدان معنا نيست كه هر آنچه را كه نقل كرده اند پذيرفته اند و يا بر نقل ضعفاء اعتماد كرده اند . بنابراين نهايت اشكالى كه مى توان بر برقى كرد اين است كه چرا از ضعفاء روايت مى كند ؟ نه اينكه حال كه از ضعفاء روايت كرد پس حديث او نيز ضعيف است ! ۴
از آنچه گفتيم نتيجه گرفته مى شود : روايت مذكور بنا بر قول رجالى ها از روايات حسنه به حساب مى آيد ، بلكه با توجه به اينكه تمامى راويان اين روايت از مشايخ اجازه شيعه هستند و بعضى از آنها به كثرت روايت مشهورند ، بنا بر مبناى بعضى از متأخرين ـ مثل مبناى ميرزاى نورى صاحب مستدرك الوسائل ـ از جمله روايات موثقه مى باشد .
مستند قول دوم :
بررسى كلام طريحى :
«منتخب» طريحى مطالب را ظاهراً از ابن شهر آشوب گرفته و مصدر مستقلى نيست ،
1.رجال النجاشى، ص ۷۶ ش ۱۸۲ .
2.نيز بنگريد به : خلاصة الاقوال، ص ۱۴ ش ۷ .
3.چنانچه استاد محقق ، شيخ محمدرضا مامقانى حفظه اللّه تصريح فرموده اند .
4.نيز بنگريد به : منتهى المقال، ج ۱، ص ۳۲۱ .