كوچ مسافر رى - صفحه 272

ثانياً : در تمامى رخدادهاى آن هنگام نامى از حضرت و شركت او در قيام علويان نمى بينيم . گويا از طرف امام زمان خويش مأمور به سكوت بوده و طبعاً تسليم محض او در برابر اوامر و نواهى حضرات معصومين عليهم السلام او را به درجه اى رسانده كه اكنون حاجتمندان بى شمار از پناه بردن به آستانش رفع مشكلات و دفع غموم و رفع هموم مى نمايند . اينك براى روشن تر شدن موضوع گوشه هايى از تاريخ آن زمان رى را كه مربوط به اواخر زندگانى حضرت عبدالعظيم عليه السلام است به نقل از ترجمه تاريخ طبرى با مطالبى كه خانم نيك طبع افزوده نقل مى كنيم ۱ .
در 195ه با آنكه مأمون را پدرش به حكمرانى رى نشانده بود و از امين خواسته بود كه تا زنده است فرمانرواى آنجا باشد امين نام مأمون را از خطبه انداخت و به او نامه نوشت ، كه از رى برود . مأمون از اين امر سرپيچى كرد . امين ، على بن عيسى بن ماهان را با سپاهى به فرماندهى هرثمة بن اعين به قصد جنگ با مأمون روانه رى كرد ، مأمون نيز طاهر بن الحسين بن مصعب بن زريق بن حمزه رستمى را برگزيد و با لشكر عظيمى پيش فرستاد . اين دو لشكر در پنج فرسنگى رى به هم رسيدند و جنگ عظيمى درگرفت و على بن عيسى كشته شد . پس از اين جنگ امين ، عبدالرحمن بن جبله انبارى را به جنگ طاهر بن حسين فرستاد و ما بين رى و همدان جنگ كردند و عبدالرحمن شكست يافت و طاهر در رى باقى ماند ( 195ه ) .
از حوادث پر اهميت رى در دوران طبرى ، مبارزه علويان طبرستان با طاهريان و سپس با سرداران ترك و تصرّف اين شهر به دست اسماعيل سامانى را مى توان ذكر كرد .

1.بنگريد به : يادنامه طبرى ، مقاله اى با عنوان « رى در زمان طبرى » پروانه نيك طبع ، ص ۵۱۵ ـ ۵۲۷ . محمد بن جرير طبرى متولد ۲۲۴ يا ۲۲۵ در شهر آمل طبرستان ( مازندران ) بود . نخستين سفر وى به رى و نواحى آن بود و محضر صدها راوى و دانشور را درك كرد . فنون زيادى را از محمد بن حميد رازى آموخت و به مجلس درس احمد بن حماد دولابى كه ساكن دولاب از قراء نزديك رى بود حاضر مى شد . وى در سال ۳۱۰ درگذشت . با توجه به سوابق وى ، مطالب تاريخى او درباره رى حائز اهميت مى باشد .

صفحه از 286