كوچ مسافر رى - صفحه 276

ولى اين استدلال ضعيف است چون :
اوّلاً : درباره حضرت معصومه عليهاالسلام نيز شبيه اين نص وارد شده با اينكه حضرت به شهادت نرسيده است .
ثانياً : حضرت عبدالعظيم عليه السلام علاوه بر اينكه بزرگ طالبيان عصر خويش بوده از جلالت و قدر بالايى برخوردار بوده به نحوى كه روايت عرضه دين او نمايانگر است ، و امر به زيارت وى مى تواند بدين لحاظ يعنى موقعيت بالاى علمى و تقواى او بوده باشد . علاوه بر اينكه عبدالعظيم عليه السلام به مقام بلند «تسليم در برابر اهل بيت عليهم السلام » رسيده بود ، به نحوى كه با موقعيت وافرى كه داشت زمانى كه بسيارى از علويان قيام كرده و ادعاهايى نمودند او همچنان در ربقه اطاعت از امام معصوم خويش گردن نهاد و بدين مقامات بلند نائل گشت .

سومين مؤيد شهادت

از مؤيدات ديگر بر شهادت آن حضرت به رازى بودن فخر رازى نيز بايد اشاره كرد . با توجه به اينكه فخر رازى از قائلين به شهادت ( قتل ) حضرت عبدالعظيم مى باشد وخود اهل رى بوده و نيز قرب زمانى كه به حضرت عبدالعظيم داشته است ( حدود 300 سال ) ، لذا بعيد نيست با منابعى كه در دست وى بوده است براى وى قتل حضرت عبدالعظيم مسلّم بوده است .

چهارمين مؤيد شهادت

همچنين مرحوم واعظ تهرانى در «جنة النعيم» براى تأييد شهادت آن حضرت ، مسأله آثار و بركات و معجزات آن مزار كثير الانوار را مطرح كرده مى نويسد :
اكنون اين آثارى كه از مزار كثير الانوار حضرت عبدالعظيم عليه السلام ظاهر است ـ قطع نظر از جهت سيادت و علم و عمل و ديانت و تقوا ـ همانا از اثر شهادت اوست اگر چه هر كس در غربت بميرد شهيد است ، و هر كس به محبّت اهل بيت بميرد شهيد است ،

صفحه از 286