كوچ مسافر رى - صفحه 279

المشهد بالفتح مكان استشهاد الشهيد ، والمشهد : مجتمع الناس ، والمشهد : محضرهم ، جمعه : مشاهد .
تا اينكه مى گويد : مشاهد مكة : المواطن التى يجتمعون فيها .
حتى در منابع قديمتر به معناى « محل شهادت » اشاره نشده ومعناى دوم بيشتر ذكر كرده ، و اين بدان علت است كه در آن معنا استعمال بيشترى دارد . فيروزآبادى در القاموس المحيط ۱ مى گويد :
والمَشَْهد والمَشْهَدَة والمَشْهُدَة : محضر الناس . طريحى نيز در مجمع البحرين ۲ مى گويد :
المَشْهَد : محضر الناس ، ومنه المشهدان .
بنابراين شايد بتوان گفت : استعمال مشهد براى محل شهادت بيشتر در سده هاى اخير رايج شده است و در متون متأخر اين معنا ذكر شده است .
واگر ذهنيت ايرانى و فارسى خود را از اين كلمه كه دلالت بر محل شهادت مى كند كنار بگذاريم ، در متون و لغت عربى بيشتر براى محل گردهمايى مردم و انجمن بكار رفته است . حال اگر با اين ذهنيّت به عبارت مذكور بنگريم خواهيم ديد كه صاحب بن عباد ، مدفن حضرت عبدالعظيم را محل گردهمايى مردمان و رجوع زوّار ومحبّان دانسته و از وى به كسى كه « صاحب المشهد » است تعبير كرده ، يعنى صاحب مدفنى كه مردم را به دور خود جمع كرده و زيارتگاه وى محل اجتماع مردم مشتاق مى باشد .
على الخصوص در ادامه عبارات صاحب بن عباد باز واژه « مشهد » را مى بينيم ، ولى اين بار پس از عبارت « مرض و مات » . وى چنين مى گويد : « فمرض عبدالعظيم رحمة اللّه عليه و مات ، فحمل فى ذلك اليوم الى حيث المشهد » ۳ .

1.القاموس المحيط، ص ۳۷۳ مادة ( شهد ) ، چاپ مؤسسة الرسالة ، تك جلدى .

2.مجمع البحرين، ج ۳، ص ۸۲ .

3.خاتمة المستدرك، ج ۴، ص ۴۰۵ .

صفحه از 286