سخنی از علامه مجلسی در مورد وجوب توبه بر هر فرد.
در اين كه توبه به طور كلّى واجب است، اختلافى [ميان علما]نيست. روشن ترين معنايى كه در اين زمينه از آيات و روايات به دست مى آيد، آن است كه توبه از گناهانى واجب است كه تكفير نمى شوند، مانند گناهان كبيره و گناهان صغيره اى كه با اصرار همراه باشند؛ زيرا اين گناهان هم به كباير ملحق مى شوند و گناهان صغيره اى كه در كنار آنها گناه كبيره هم به جا آورده شود ؛ امّا در صورت اجتناب از گناهان كبيره، اين گناهان صغيره در صورتى كه به آنها مداومت و اصرار نشود، تكفير مى شوند و نيازى به توبه ندارند. دليلش هم اين فرموده خداوند متعال است: «اگر از گناهان بزرگى كه از آنها نهى شده ايد، دورى گزينيد، بدى هاى شما را مى زداييم». تحقيق مطلب در اين باره، به خواست خدا، در باب گناهان كبيره خواهد آمد.
محقّق طوسى ـ قدّس اللّه روحه ـ در كتاب التجريد مى گويد: «توبه واجب است، چون اوّلاً دفع ضرر مى كند [و دفع ضرر، عقلاً واجب است]. ثانيا نادم و پشيمان شدن از انجام دادن هر كار زشتى يا ترك واجبى، واجب است».
علاّمه [حلّى] رحمه الله در شرح اين عبارت، گفته است: توبه، عبارت است از پشيمانى از گناه، از آن جهت كه گناه است و تصميم به تكرار نكردن آن درآينده؛ زيرا تصميم نگرفتن براى اين كار، نشانه پشيمان نبودن است و توبه، به اجماع علما، واجب است؛ امّا در چند و چون آن، اختلاف نظر است: گروهى از معتزله معتقدند كه توبه از گناهان كبيره، كه كبيره بودن آنها معلوم و يا مظنون است، واجب است و از گناهان صغيره كه صغيره بودنشان معلوم است، واجب نيست. عدّه اى ديگر گفته اند: توبه كردن از گناهانى كه قبلاً از آنها توبه كرده است، واجب نيست و عدّه اى ديگر گفته اند: توبه كردن از هر گناه كوچك يا بزرگى و يا اخلال به واجب [مانند ترك نماز و زكات]، واجب است ؛ خواه قبلاً از آنها توبه كرده [و توبه اش را شكسته] باشد يا نكرده باشد.
مصنّف (محقّق طوسى) بر وجوب توبه، دو دليل آورده است: اوّل، توبه، دافع ضرر است كه عبارت باشد از كيفر و مجازات الهى، يا ترس از افتادن در ضرر، و دفع ضرر هم واجب است [پس، توبه واجب است]. دوم، ما قطعا مى دانيم كه ندامت و پشيمانى از انجام دادن عمل زشت يا خلل رساندن به واجب، واجب است. حال كه اين معلوم شد، مى گوييم: توبه كردن از هر گناهى، واجب است؛ چون از معصيت، از آن جهت كه معصيت است و از اخلال به واجب، از آن جهت كه اخلال به واجب است، واجب است و اين در هر گناه و اخلال به واجبى، عموميت دارد. تمام شد سخن محقّق طوسى و علاّمه.
من (علاّمه مجلسى) مى گويم: ظاهر سخن ايشان، دلالت دارد بر وجوب توبه، حتّى از گناهى كه قبلاً از آن توبه كرده [ولى دوباره مرتكبش شده است]. شايد نظر به اين داشته كه پشيمان شدن از كار زشت در همه حال، واجب است. همچنين ترك تصميم به كار حرام نيز هميشه واجب است. امّا ايرادى كه به اين سخن وارد شده، اين است كه: حرام تا زمانى كه به جا آورده نشود، گناهى بر آن مترتّب نيست، چنان كه اخبار فراوانى دلالت بر اين نكته دارند: مگر آن كه بگويد: بخشيدن او از سرِ تفضّل، منافاتى با منهى بودن آن گناه ندارد، مانند صغاير كه مكفّر هستند ؛ امّا ندامت از آنچه از او سر زده و معلوم شده كه از آن پشيمان است و عِقاب ساقط شده، قبول نداريم كه توبه از آن واجب باشد، هر چند قول به وجوب آن، قوى تر است.[۱]
[۱]. بحار الأنوار : ج ۶ ص ۴۲ .