مى نمود، اسهل از اين خود را به آن اماكن مشرف مى رسانيدند. و فى الحقيقة در اين عصر عبادات بسيار فراوان و رونق شريعت و ميل به عبادت بر عامه خلق آسان و اغلب از امرا و اركان دولت، شب و روز اوقات خود را صرف خيرات و مبرات دارند، زاد اللّه توفيقهم و رفع اللّه درجاتهم فى الدارين.
و بعد چون اين خادم خاندان نبوت محمد حسين طهرانى مجاور كربلاى معلى را توفيق مجاورت آن ارض بهشت آئين دست داده و از بركت مجاورت توفيق يافته در اين عصر، يك دفعه به شرف آستان بوسى امام الانس و الجان مشرف شده مره ثانيه را نيز در اين عصر به جهت امنيت طرق، غنيمت دانسته خود را به آن ارض اقدس رسانيده و دو ماه مبارك رمضان را تماما به امابين در آن روضه منوره بسر برده و درتحت قبه منوره، تمناى مره ثالث را نموده، اميدواريم كه اين امنيت امتدادى به هم رساند و دعا نيز هدف اجابت مقرون كرده باشد كه توانيم در اين آخر عمر يك دفعه ديگر به آن آستان بهشت نشان مشرف شويم، كه هر سه دفعه در اين دولت جاويدمدت قرار يافته باشد لهذا در معاودت به دارالخلافه طهران از جهت صله ارحام قدرى توقف نموده، اتفاق روزى عازم زيارت امامزاده لازم التعظيم امام زاده عبدالعظيم عليه السلام شدم.
در بين راه نظر به شهرت سابق، شوق زيارت حضرت زبيده خاتون عليهاالسلام را كرده به آن بقعه متبركه مشرف شدم، ديدم كه قبه مطهره خراب شده و احدى سنگ و خاك آن را نروفته و همين روى قبر را پاك نموده اند و فاتحه خوانده اند و حصيرها تمامى در زير خاك و بقعه آن درّ صدف امامت، چون غربا به نظر آمده، بسيار بر اين محبّ ولايت اهل بيت اطهار و مجاور قبر منور پدر بزرگوار آن عالى مقدار، گران آمده رقت زيادى شد و خجالت كشيدم كه آن بزرگوار را به آن حال واگذارم و متوجه تعمير آن نشده، به چه رو به خدمت پدر بزرگوارش مشرف شوم؛ عزم تجديد بناى جديد در عمارت آن روضه مطهره گذاردم و چون خاك روب هاى اطراف را برداشته، از آثار،