فرمود كه اگر ميان من و فرات آن قدر فاصله مى بود كه ميان شما و فرات است هر آئينه دوست مى داشتم كه هر دو طرف روز نزد آن بروم.
و در حديث معتبر از حضرت على بن الحسين عليه السلام منقول است كه حضرت حق تعالى در هر شب ملكى مى فرستد كه سه مثقال از مشك بهشت در نهر فرات مى ريزد و هيچ نهرى در مشرق و مغرب نيست كه بركتش بيشتر از نهر فرات باشد.
و به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر روز چند قطره از آب بهشت در فرات مى ريزد.
و در روايت معتبر ديگر منقول است كه چون حضرت صادق عليه السلام در زمان سفاح به كوفه تشريف آوردند، بر سر جسر ايستادند و به غلام خود فرمودند كه مرا آب بده. غلام كوزه ملاح را گرفت و آب به آن حضرت داد و حضرت ميل فرمودند و آب از دو طرف دهن آن حضرت بر ريش مبارك و جامه آن حضرت مى ريخت، پس دو مرتبه ديگر آب طلبيدند و تناول فرمودند و هر مرتبه حمد الهى كردند. پس فرمودند: كه چه بسيار عظيم است بركت اين نهر آب، به درستى كه هر روز هفت قطره از بهشت در آن مى ريزند، اگر مردم بدانند كه چه مقدار بركت در اين نهر هست هر آئينه خيمه ها در هر دو طرفش مى زدند، اگر نه اين بود كه خطاكاران در آن داخل مى شدند، هيچ صاحب دردى و مرضى در آن غوطه نمى خورد؛ مگر شفا مى يافت.
ودر حديث ديگر فرمود: كه شاطى الواد الايمن كه خدا فرموده است نهر فرات است.
و به سند صحيح از آن حضرت منقول است كه فرمود: گمان ندارم كه كسى را كه كامش را به آب فرات بردارند شيعه ما نباشد و فرمود كه هر روز در آب فرات دو ناودان از بهشت جارى مى شود.
و در حديث معتبر ديگر از آن حضرت مروى است كه، دو نهر هستند كه مؤمن اند و دو نهر كافر؛ اما مؤمن نيل مصر است و فرات؛ امّا كافر نهر بلخ است و دجله؛ پس برداريد كام اولاد خود را به آب فرات.