كردند و زنان و دختران گريه كنان سر و پا برهنه مى رفتند چون به شعبان آبيار رسيدند، ضربت مسيبى، عبداللّه بر سر شعبان زد كه تا سينه وى شكافت و رفتند و امام زاده ها را دفن كردند و عبداللّه با پانصد نفر از ابن عمان خود و خويشان، در عقب خوارج رفتند و مساوى دو هزار خارجى را به جهنم فرستادند.
امام زاده حسن و محمد و حسين نوه امام محمد تقى عليه السلام از بغداد روى به ولايت رى نهادند چون به موضع كره رسيدند ايشان را شهيد كردند.
امام زاده سلطان سيد جلال الدين اشرف برادر امام رضا عليه السلام لشكر كشيده در شهر زنكان با امير ابوالمعالى بن نوفل بن لقمان بن شمر ذى الجوشن كه در آن جا وطن ساخته بود جنگ كردند و حسن بيك استجلو با بنى اعمام و عساكر در خدمت آن امام زاده جان نثارى كردند و جنگ هاى عظيم شد و از نواده مسيب بن قعقاع خزاعى و نواده ابراهيم بن مالك اشتر همه در ركاب آن امام زاده بودند و سپاه خوارجيان هفتاد و پنج هزار بودند همه را بكشتند و امير ابوالمعالى را حسن بيك دستگير نموده بكشتند؛ و آخر ملعونى تيرى بر سينه مبارك آن امام زاده زد و او را شهيد كرد و او را به حوالى شهر لاهيجان دفن كردند و مرقد معطر سيد جلال الدين اشرف معروف است و كيفيت جنگ او بسيار است در اين جا به اختصار كوشيده شد.
اما اولاد عبداللّه بن جعفر صادق حسين و عدنان و عمران از بغداد روى به ولايت تفرش نهادند در آن جا وطن ساختند ذريات ايشان بسيار شد به القاب حسينى.
اما اولاد يزدجرد بن شهريار را ملك شاه غازى كه حضرت اميرالمؤمنين اين اسم را به او بخشيده بود، در جنگ با معاويه باز حضرت امير ملك شاه غازى را بخواند و او سپاه خود را بخواند و جمع كرده از شهميران روى به مدينه نهاد و چون خبر به حضرت امير رسيد جمعى را به استقبال او فرستاد و به صد اعزاز او را وارد مدينه نمودند.
حضرت بر خواسته وى را تعظيم كرد و سر و روى او را ببوسيد و بعد شاه ولايت با سپاه خود روى به ولايت نهروان نهاد و جنگ عظيم شد و لشكر مخالف را دمار