[خواب]
و ديگر خواب، كه صلحا و مؤمنين در خواب ديده اند نيز بسيار است چند خواب را نقل مى كنيم، چون خواب بين ها ظاهرا از صلحا بودند.
از آن جمله كربلائى محمد گفت خواب ديدم كه رفتم در زبيده خاتون ديدم باغ بسيار بزرگى در آن جا هست و درخت هاى پرميوه غير ميوه هاى دنيا به نظرم آمد و خلق بلندقامتى مشاهده كردم از يكى پرسيدم اين باغ چيست و شما چه كسيد؟! گفت: اين باغ بهشت است و ما خادمان حضرت و از شهر حضرت صاحب الامر عليه السلام مى باشيم. بعد ديدم يكى فرياد مى زند كه حاجى ميرزا آقايى طهرانى را حضرت مى خواهد. ديدم شما را بردند بعد شما برگشتيد و به من گفتيد: برو خانه كتاب محرق را بياور كه حضرت امام حسين عليه السلام فرموده است كه از كتاب محرق نقل عروسى قاسم را بخوانم من كتاب را آوردم و به شما دادم ديدم منبرى است و شما بالاى منبر رفتيد و خلق بسيار جمع شدند عروسى قاسم را خوانديد گريه بسيارى شد از خواب بيدار شدم.
خواب ديگر؛ مؤمنى نزد عاليجناب مجتهد العصرى حاجى ملا محمد كرمانشاهانى، رفته خوابى ديده بود نقل كرد ايشان فرستادند او را نزد حقير نقل كرد كه در مسجد جامع طهران خوابيده بودم ديدم چاوشى فرياد مى زند كه حضرت امام حسين عليه السلام به شهر رى آمده خلق روانه خدمت حضرت شدند من هم روانه شدم، رفتم ديدم خلق بسيار جمع شده اند. حضرت فرمود تعزيه خواندند و بسيار گريستند.