احكام كيفري قرآن درمكاتب فقهي اسلامي به روايت ابوالفتوح رازى - صفحه 27

مانع ]بود ناكل شوند از مثل آن؛ يعنى اقدام آن نكنند بر امثال آن.» ۱ از اين رو، كاركرد كيفر در اينجا پيشگيرى و ارعاب ديگران از ارتكاب جرم است. مجاهد مى گويد: حد كفاره گناه است، اما اين درست نيست؛ «براى آنكه اگر چنين بودى، توبه او محال بودى و به موقع نبودى؛ بل لغو بودى، و خلاف اين است به اجماع... .» ۲

و) نقش توبه در اجراى حد

آيه 39 سوره مائده اشاره دارد به اينكه اگر دزد پس از دزدى توبه كند، خدا توبه وى را مى پذيرد. مرحوم ابوالفتوح فروض مختلف توبه را چنين بررسى مى كند كه اگر سارق پيش از حضور در محضر قاضى و اداى شهادت گواهان توبه كند و معلوم شود كه توبه او واقعى و از روى اختيار است، در اين صورت حد قطع ساقط مى شود؛ اما اگر توبه او پس از بردن وى در محضر قاضى و اداى شهادت باشد اين توبه در اسقاط حد تأثيرى ندارد. ۳

دوم: محاربه

محاربه از اندك جرايمى است كه قرآن به مجازات آن تصريح كرده است. مستند قرآنى محاربه آيه 33 سوره مائده است: «إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَلَهُمْ فِي الاْخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ» .
در شأن نزول اين آيه اقوال گوناگونى گفته شده است كه جاى طرح آنها در اينجا نيست. در نقلى آمده است كه آيه در شأن گروهى نازل شد كه به ظاهر مؤمن گشتند و در دل كفر داشتند و در نهايت مرتد شدند. ايشان را دستگير كردند و پيامبر فرمود تا «ايشان را دست و پاى بريدند و چشمها بكندند و ايشان را به حرّه بيفكندند و رها كردند تا بمردند». ۴

1.روض الجنان، ج ۶، ص ۳۷۶.

2.همان، ص ۳۷۷.

3.همان.

4.همان، ص ۳۵۵.

صفحه از 71