احكام كيفري قرآن درمكاتب فقهي اسلامي به روايت ابوالفتوح رازى - صفحه 60

4. اگر مجنّى عليه عضو جانى را قصاص كند و جراحت مجنّى عليه خوب شود، اما جراحت وارد بر جانى، به نفس وى سرايت كند و باعث مرگ وى شود، خون او هدر است و بر قصاص كننده چيزى نيست. مذهب شافعى و ابويوسف و محمد بن حسن نيز همين است؛ اما ابوحنيفه مى گويد بر او ضمان نفس است. ۱
5 . اگر كسى چشم ديگرى را بكند و پيش از بهبود، فرد ديگرى چشم ديگر وى را نيز قلع كند و اين به نفس سرايت كرده، موجب مرگ شود، بايد جانى اول را قصاص چشم كرد و جانى دوم را در ازاى چشم دوم كه موجب مرگ شده است، كشت. شافعى نيز همين نظر را دارد. ابوحنيفه مى گويد: «از اول قصاص چشم بايد خواستن و از دوم قصاص نفس.» ۲
6. اگر بر كسى جنايتى كند يا عضوى از اعضاى او را ببرد و به نفس سرايت كرده، او بميرد، بايد قصاص كرد. ابوحنيفه نيز چنين مى گويد. شافعى مى گويد ولىّ مرد مخير است كه يا اول قصاص جراحت كند و سپس قصاص قتل، و يا از همان اول قصاص قتل كند. ۳
7. اگر كسى چشم يك آدم يك چشم را تباه كند، اگر چشم ديگر او به آفتى خدايى از بين رفته باشد، ضارب بايد ديه كامل دهد و اگر چشم ديگر به قصاص كنده شده باشد، نيم ديه؛ ولى بسيارى از فقها اين تفصيل را نمى پذيرند. ۴
8 . اگر حدقه چشم كسى سالم باشد اما روشنايى نداشته باشد و جانى اين حدقه را بر كند، بايد ثلث ديه بدهد. زيد بن ثابت چنين نظرى دارد و فقها مى گويند در اينجا بايد مصالحه كرد. ۵

1.همان .

2.روض الجنان، ج ۶، ص ۳۹۶ .

3.همان، ص ۳۹۶ ـ ۳۹۷. به نظر مى رسد نظر ابوحنيفه نيز همان نظر پيش گفته است.

4.همان، ص ۳۹۷.

صفحه از 71