احكام كيفري قرآن درمكاتب فقهي اسلامي به روايت ابوالفتوح رازى - صفحه 64

تا در فرصتى مناسب به سپاه اسلام بپيوندد در اثناى نبرد كافران مى گريزند و وى بر جاى مى ماند و مسلمانان چون نمى دانند كه او مسلمان است، وى را مى كشند. اين قتل خطاست. ۱
2. اگر اين كشته از قومى باشد كه ميان شما و ايشان عهدى است (يعنى از اهل ذمه است نه اهل حرب)، و او را به خطا بكشند، بايد عاقله قاتل به قوم او ديه دهند و قاتل نيز براى كفاره يك برده مؤمن آزاد كند.
در اينجا اختلاف است كه آيا شرط است كه اين كُشته مؤمن باشد يا نه. بعضى گفتند اگر كافر هم باشد، حكم همين است و ايمان شرط نيست. اين قول عبداللّه عباس است و زهرى و شعبى و ابراهيم و نخعى و قَتاده و ابن زيد و شافعى.
بعضى ديگر گفتند مراد آن است كه او اگرچه از كافران معاهد باشد، او مؤمن باشد و ديه به وارثان مسلمانش بدهد و به كافران ندهند و اگر هيچ وارث مؤمن ندارد، ديه از بيت المال داده مى شود و اين مذهب ماست. ۲

د) جنس و ميزان ديه

1. ديه به نظر ما شش جنس است: صد شتر، دويست گاو، هزار گوسفند، هزار دينار، ده هزار درهم، دويست حُلّه. ابويوسف و محمد بن حسن و احمد بن حنبل نيز همين را مى گويند، جز آنكه تعداد گوسفند را دو هزار مى دانند.
ابوحنيفه مى گويد: اصل ديه سه چيز است و پرداخت كننده، بين اين سه مخير است: زر، و درهم، و شتر.
شافعى دو قول دارد: يكى اينكه صد شتر بدهد، و اگر نيابد هزار دينار يا دوازده هزار درهم. قول ديگر اينكه بايد صد شتر بدهد؛ اگر نيابد بهاى آن را بدهد.

1.روض الجنان، ج ۶، ص ۵۸ .

2.همان، ص ۵۸ ـ ۵۹ .

صفحه از 71