پژوهشي فقهي در تفسير ابوالفتوح رازي - صفحه 90

دستار را خرقه نخوانند؛ اگر چه خرقه داخل بود در عمامه، و محلّه را خانه نخوانند و اگر چه مشتمل بود بر او؟»
شايد همين مقدار براى اثبات تأثيرپذيرى ابو الفتوح از تبيان كافى باشد. پژوهشگران مى توانند در بسيارى از موارد تشابه تام را بخصوص در بيان اقوال فقهى در بخشهاى ديگر اين تفسير مشاهده نمايند.
در مجمع البيان هم عينا همين مشابهت با تفسير تبيان در كيفيّت ورود به تفسير آيه و مثالها حتّى اشعار مورد شاهد مثال و نقل اقوال اهل سنّت، موجود است. ۱
امّا تأثير ابوالفتوح بر تفسير جِلاء الأذهان و جَلاء الأحزان معروف به تفسير گازر تأليف ابو المحاسن حسين بن حسن جرجانى قابل انكار نيست؛ بلكه مى توان گفت اين تفسير خلاصه تفسير ابوالفتوح است. همچنين تفاسير فارسى كه بعد از ابوالفتوح نوشته شده اند، كم و بيش از ابوالفتوح تأثير پذيرفته اند.

روش فقه پژوهى ابوالفتوح

همان طور كه قبلاً اشاره شد، فقه موجود در تفسير ابوالفتوح از نوع فقه مقارن يا فقه تطبيقى است؛ يعنى در هر مسئله فقهى، نظر فقهى اهل سنّت را به تفصيل بيان مى كند، آن گاه نظر خود را، كه نظر شيعه است، با دليل ارائه مى نمايد. از مباحث مطرح شده در آيات، به خوبى بر مى آيد كه اين شخصيّت بزرگ نه تنها در علم تفسير تبحّر كامل داشته است، بلكه در همه علوم مربوط به دين مثل ادبيّات، كلام، اصول متبحّر بوده است؛ زيرا خود او در مقدّمه تفسير در شرايط مفسّر چنين مى گويد:
«چاره نباشد آنكه تعاطى اين علم كند و خواهد كه در تفسير تصنيفى كند، از آنكه از همه علوم كه اين كتاب عزيز متضمّن است آن را و مشتمل است بر آن با بهره

1.به عنوان نمونه كافى است به تفسير مجمع البيان (نشر مؤسسه اعلمى بيروت، ج ۳، ص ۲۸۱) به ذيل آيه شش سوره مائده مراجعه نماييد.

صفحه از 97