پژوهشي فقهي در تفسير ابوالفتوح رازي - صفحه 94

مصادر اصلى روايى جمع آورى و فصل بندى كرده و مرحوم نورى آن چه را كه از اين مصادر نياورده، به عنوان استدراك آورده است.
شيخ در تفسير خود بيشتر به روايت نبوى استدلال كرده است؛ به طورى كه طبق تحقيق آقاى عسكر حقوقى از مجموع 2017 حديث، 1821 حديث آن نبوى و 196 حديث از ائمّه عليهم السلام است. ۱ و از اين احاديث، 97 حديث از اميرالمؤمنين عليه السلامو 99 حديث از باقى ائمّه عليهم السلام است.
شايد اين پرسش به ذهن بيايد چرا با اينكه فقه ابوالفتوح شيعى است، بيشتر استدلالهاى او در تفسير به روايات نبوى است. بعيد نيست علّت آن، اقناع طرف مقابل باشد؛ زيرا بعد از بيان نظر خود، كه نظر شيعه است و نظر اهل سنّت، لازم مى نمايد دليلى بياورد كه از نظر آنان هم مورد قبول باشد. اين راهى است كه فقهاى ما مثل سيّد مرتضى در انتصار، وشيخ طوسى در خلاف پيموده اند و روش آنها اين بود كه جهت اقناع طرف مقابل، به احاديثى استناد كرده اند كه از طريق عامّه رسيده است. شاهد بر اين ادعا كه استدلال ابوالفتوح براى اقناع طرف مقابل بوده، آن است كه او در مورد لزوم مسح بر پا به قياس استدلال مى كند و مى گويد:
«دگر آنكه از طريق قياس چون كلام با مثبتان قياس مى رود هم دليل مسح مى كند». ۲

3. ذكر منفردات شيعه

يكى ديگر از ويژگيها آن است كه اگر قولى فقط خاص شيعه است، ابوالفتوح اشاره مى كند كه آن از منفردات شيعه است؛ به عنوان مثال، وى در مورد عدم جواز قرائت سور عزائم در نماز گويد:
«اين چهار سورت را عزائم خوانند، و اين چهار سورت در فرائض نشايد خواندن به نزديك ما واين انفراد ماست». ۳

1.تحقيق در تفسير ابوالفتوح، ج ۲، ص ۴۴۴، ۴۴۵، ۴۹۲.

2.روض الجنان، ج ۶، ص ۲۷۶.

3.همان، ج ۱، ص ۲۰۹.

صفحه از 97