سياست اموى

پرسش :

سياست اموى چه ویژگی دارد؟



پاسخ :

سیاست در مكتب اموى، عبارت است از «تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممكن». سیاستمداران جهان نیز در گذشته و حال، از واژه «سیاست» ، گویا چیزى جز این نمى فهمیده اند. به واقع، سیاست در مكتب اموى، همان معناى رایج آن در عرف سیاسى حكومت هایى است كه بر مبانى ارزشى استوار نیستند، و معیار حقّ و باطل، جهت دهنده آنها در رفتار و تعاملْ نخواهد بود. شپنكلر، در وصفى از چهره سیاستمدار، مى گوید: «سیاستمدار فطرى، كارى به حق بودن یا بطلان اُمور ندارد».

برتراند راسل نیز انگیزه هاى سیاسى و سرچشمه رفتارهاى انسانى در سیاست را چنین چیزى تلقّى كرده، مى نویسد:

انگیزه سیاسى در اكثر مردمان، عبارت از نفع پرستى، خودبینى، رقابت و عشق به قدرت مى باشد . به عنوان مثال، در سیاست، سرچشمه هاى اعمال انسانى، همگى از عوامل فوق الذكر مى باشد . رهبر سیاسى اى كه بتواند مردم را متقاعد نماید كه او مى تواند این خواسته ها را ارضا نماید، قادر است توده مردم را چنان به زیر سلطه خود در آورد كه معتقد شوند دو به علاوه دو، پنج خواهد شد، با این كه اختیارات او از جانب خداوند، تفویض شده است!

رهبر سیاسى اى كه این انگیزه هاى اساسى را نادیده انگارد، معمولاً از حمایت توده، محروم خواهد بود . روانشناسى نیروهاى محرّك توده ها،از اساسى ترین قسمت تعلیم و تربیت رهبران سیاسى موفّق مى باشد . اكثر رهبران سیاسى با معتقد نمودن گروه كثیرى از مردم به این كه ایشان خواسته هاى بشردوستانه دارند، مناصب خود را به دست مى آورند . به خوبى فهمیده شده كه چنین اعتقادى در اثر وجود هیجان، خیلى زودتر قبول مى شود . غل و زنجیر كردن افراد، نطق و خطابه هاى عمومى، مجازات هاى بى قانون و جنگ، مراحلى در تشكیل و توسعه هیجان اند . فكر مى كنم براى طرفداران فكر غیرمنطقى، با در هیجان نگه داشتن افراد، شانس بهترى جهت گول زدن و منفعت بردن از ایشان، وجود دارد .[۱]آنچه در این تحلیل، درباره رهبران سیاسى جامعه آمده است، همگون است با تفسیرى كه سیاستمداران اموى از سیاست، به دست مى دادند. معاویه، بنیادگذار این نگرش به سیاست در تاریخ اسلام است. او بر این پایه و با تكیه بر شعار «الملك عقیم؛[۲]سیاستْ نازاست»، براى چنگ انداختن به قدرت و حراست از قدرت به دست آمده ، حاضر بود دست به هر كارى بزند و هر كار ناشایستى را انجام دهد و هر نوع ابزار زشتى را به كار گیرد.


[۱]برگزيده افكار راسل: ۲۲۲ .

[۲]الأمالى ، صدوق : ۱۳۲.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت