روابط دختر و پسر - صفحه 153

چرا دخترها بيشتر بايد خود را بپوشانند؟

يافته هاى روان شناسى نشان مى دهند كه توسّل به خودنمايى و خودآرايى، بيشتر در بين دخترانْ رواج دارد. همچنين تجربه بشرى نشان مى دهد كه در تصاحب قلب ها، پسر، شكار است و دختر، شكارچى! همچنان كه در تصاحب جسم و وجود مادّى، دختر، شكار است و پسر، شكارچى! ميل دختر به خودآرايى، از اين حسّ شكارچى گرى او ناشى مى شود كه خداوند براى هدف متعالى «پيوند همسرى» در طبيعت و سرشت او نهاده است.
كمتر اتفاق افتاده است كه پسرها ، لباس هاى بدن نما و آرايش هاى تحريك كننده به كار ببرند. بعضى از دخترها ، بيشتر به حكم طبيعت خاص خود، مى خواهند دلبرى كنند و پسرها را دلباخته خود سازند. اين ويژگى، البته فرصت تفكّر و انتخاب عاقلانه را از طرفين مى گيرد.
بنا بر اين ، مى توان گفت كه انحراف برهنگى، از انحراف هاى مخصوص دختران يا غالب در آنهاست و لذا دستور پوشش هم براى آنان و به اقتضاى طبيعت لطيف آنان، سختگيرانه تر است.
كسانى گفته اند كه اگر پسران و دخترانْ آزاد باشند، اشباع مى شوند و عطش آنها كمتر مى شود ؛ امّا تجربه جوامع گوناگون، نشان داده است كه اين چنين نيست. مگر چشم چرانى ها و روابط غير قانونى و خشونت عليه زنان و ناامنى فضاهاى اجتماعى براى دختران و... در جوامع آزاد غربى، كمتر شده است؟ جسم سالم و روح زيبا و شخصيّت مطلوب اجتماعى، گوهرها و سرمايه هاى دخترها و پسرهاى جوان اند. كدام انسان خردمندى ، بهترين سرمايه هاى خويش را در معرض استفاده هر كس و ناكس قرار مى دهد؟
علّتِ بيشتر بودن پوشش قانونى دخترها در جامعه و فرهنگ ما، منع كامجويى جنسى از آنان است كه قطعا به دوام بيشتر كانون خانواده و صميميت و محبّت و دلبستگى بيشتر آنها در زندگى مشترك آينده شان خواهد انجاميد.
دختر و پسرى كه قبل از ازدواج، عفيفانه تر زيسته اند و ازدواجشان نخستين تجربه آنها در هرگونه رابطه جنسى است، خوش بخت تر زندگى مى كنند. پس در واقع، دختران، با رعايت حدود پوشش، به سلامت زندگى آينده و سالم تر ماندن همسر آينده خود، كمك كرده اند و البته چنين خويشتندارى و عفافى از سوى پسران نيز تضمين خوبى براى زندگى آينده خود آنهاست.
شايد يكى از علّت هايى كه جوانان امروز در جوامع غربى از ازدواج، گريزان اند ، همين باشد ؛ زيرا آنان ازدواج را براى خود، يك محدوديت مى دانند و اكثر كامجويى هاى آنها در غير محيط خانواده و در غير چارچوب رسمى و در جريان معاشرت هاى آزاد و در محيط هايى غير از خانه انجام مى پذيرد. طبيعى است كه براى چنين كسانى، ازدواج، آغاز محروميت است. برخلاف فرهنگ اسلامى كه در آن، ازدواج جوانان، پايان محروميّت و آغاز يك زندگى نوين و نيز كانون محبّت و فضايى براى كمالجويى و پيشرفتِ دوشادوش است. براى رسيدن به چنين سعادتى است كه اسلام، به صورتى جدّى، مسلمانان را از دوستى با جنس مخالف، نهى مى كند.

صفحه از 158