عفاف، سرمايه‏ اي بر روي دست - صفحه 130

نوعى جاذبه: ميل جنسى

يكى از شاخه هاى نيروى جاذبه درونى، «غريزه جنسى» يا «شهوت جنسى» و يا به تعبير عامّه «شهوت» است كه مثل ديگر غرايز انسانى، دو نوع كاركرد مثبت يا منفى دارد. اين غريزه، از آنچه در آفرينش وجود دارد، چيزهايى را گزينش و طلب مى كند كه بتوانند ارضا كننده خواست جنسى باشند. نكته اساسى ، اين جاست كه امكان دارد برخى از آن چيزهايى كه مى توانند خواست جنسى را ارضا كنند، به سود انسان نباشند. اين گونه نيست كه هر آنچه توان ارضاى خواست جنسى را دارد، به مصلحت انسان نيز باشد. بسيارى از لذّت ها ويرانگرند ۱ و به همين جهت، «لذّت گرايى» در رأس آفات انسانيت قرار دارد ۲ و هرچه اين گرايش، شديدتر و سريع تر باشد، هجوم آفات نيز شديدتر و سريع تر خواهد بود. ۳ پس در اين جا يك هنرمندى نياز است: هنر تشخيص ارضاكننده سودمند از ارضاكننده زيان آور.
كسى كه از هنر انسانيت، برخوردار و به سرنوشت خود علاقه مند باشد، شاهين غريزه جنسى خود را در هرجا كه لذّت يافت مى شود، فرود نمى آورد؛ چرا كه شايد دامى عاقبت سوز، پهن شده باشد. شهوت، كمينگاه شيطان است. ۴ بى دقّتى و شتاب زدگى در انتخاب ارضا كننده ها، ممكن است انسان را به دام سياه شيطان درافكند؛ دامى كه رهايى از آن، ناممكن و يا بسيار دشوار است.
به بيان ديگر، هرچند ماهيت شهوت، جذب منفعت است، ولى چون حركت نيروى شهوت به سمت منفعت ها ، قهرى و خود به خود نيست ، نيازمند تشخيص هوشمندانه است. ممكن است اشتباه انسان در تشخيص، سبب جذب زيان گردد و اين، امرى شگفت و در عين حال، توجّه برانگيز است. ممكن است نيروى جاذبه ـ كه رسالتش جذب منفعت است ـ ، در عمل، به جذب زيانْ منجر شود. شهوتِ كنترل نشده، شهوت هرزه و شهوتى كه تحت مديريت انسان نبوده ، يله و رها باشد، چنين حالتى دارد. كارها بر دو قسم اند: كارى كه لذّت آن تمام مى شود و پيامدهاى منفى آن باقى مى ماند، و كارى كه زحمت آن پايان مى پذيرد و پاداش آن باقى مى ماند. ۵

1.غررالحكم، ح ۵۰ .

2.همان، ح ۵۲۴۴ .

3.همان، ح ۸۵۸۹ .

4.همان، ح ۵۸۳ و ۲۱۲۱ .

5.نهج البلاغه، حكمت ۱۲۱.

صفحه از 140