محروميت هاى ناشى از لذّتجويىِ مهار نشده

1 . محروميت از سلامت روان

شهوت افسارگسيخته، درد پنهانى ^۱ و سمّ كشنده ^۲ و بيمارى هلاكت آور است. ^۳ كسى كه اهل شهوت است، از سلامت نفس و روان، برخوردار نيست. ^۴ عملى كردن خواسته هاى شهوانى و تبعيت از آنها، بدترين درد است ^۵ ، لذا همنشين شهوت جنسى، روانى بيمار خواهد داشت. ^۶
تحريك مداوم جنسى و شهوانى، آرامش روانى را برهم مى زند و انسان را پيوسته در وضعيت هيجان ، نگه مى دارد. برانگيختگى مداوم جنسى و نوسان پى درپى شهوت، موجب فرسايش روان مى گردد. شهوت كه زبانه كشد، كارى جز نابودى روح و روان آدمى ندارد. ^۷
جوانى كه به طور گسترده اى روياروى با زنان و دختران غيرعفيف، ويترين هاى وسوسه انگيز مغازه ها، دوستان ناباب، آوازهاى حرام (مثلاً آوازهاى مشتمل بر مضامين غيراخلاقى يا آواز زن نامحرم براى مردان)، فيلم ها و سى دى ها و عكس هاى مستهجن، و... قرار دارد، در حقيقت، همانند كسى است كه پى درپى ، زير بمباران قراردارد.
بمباران وسوسه ها و تحريك مداوم هوس جنسى، آرامش و آسايش جوان را مى ربايد و چون آرامش، زيربناى سلامت روان است، نبود آرامش، يعنى محروميت از سلامت روان . لذا كسى كه عفّت نورزد و شهوت خود را كنترل نكند، پيوسته بيمار خواهد ماند. ^۸
پيروى از شهوت، اساس همه سختى ها و دردهاست ^۹ و برآوردن تمامى خواسته هاى آن، آدمى را به وادى رنج و عذاب مى كشاند. ^۱۰ چه بسا شهوت كوتاهى كه حسرت بلندى را درپى خواهد داشت. ^۱۱ كسى كه شهوت خود را مهار نكند، در حسرت و اندوه فرو مى رود ^۱۲ و هرچه لذتجويى اش افزون شود، درد و اندوهش نيز افزون مى گردد. ^۱۳
كنترل شهوت، براى روان آدمى، مناسب تر است و ارضاى دائمى شهوت، مايه سخت تر شدن آن. ^۱۴ لذا جاى شگفتى است اگر كسى عاقبت اندوهبار شهوت را بداند و عفّت، نورزد. ^۱۵ عفّت ، مايه آرامش و آسايش و راحتى روح وروان آدمى است. ^۱۶ شهوت خويش را كنترل كن، تا از گزند آفات روانى ، سالم بمانى! ^۱۷