7 . محروميت از بهشت
وقتى كه خداوند متعال، بهشت را آفريد، فرمود: «اى جبرئيل! برو و نظرى به آن بينداز». جبرئيل رفت و نگاه كرد. سپس خرسند و شادان گفت: «خداوندا! به عزّتت سوگند، هيچ كس نيست كه ويژگى هاى آن را بشنود، مگر اين كه مشتاق گشته، وارد آن مى شود». آن گاه خداوند ، بهشت را با انواع سختى ها آميخته ساخت و به جبرئيل فرمود: «برو و نگاه كن!». جبرئيل رفت و نگاه كرد و با حالى مضطرب و نگران آمد و گفت: «خداوندا! به عزّتت سوگند، خوف آن دارم كه هيچ كس وارد آن نشود!».
پس از آن، خداوند، دوزخ را آفريد و به جبرئيل فرمود: «برو و نگاه كن». جبرئيل رفت و چون نگاه كرد، گفت: «خداوندا! به عزّتت سوگند، هيچ كس نيست كه از وضع دوزخْ مطلع گردد و باز هم وارد آن شود». خداوند، دوزخ را با انواع شهوت ها و لذّت ها آميخت و بار ديگر از جبرئيل خواست كه به آن بنگرد. جبرئيل رفت و چون دوزخ را در اين هيئت ديد، با نگرانى گفت: «خداوندا! به عزّتت سوگند، از آن بيم دارم كه هيچ كس نمانَد، مگر آن كه وارد آن گردد». ۱
اين، يك واقعيت است كه اولاً دنيا پايان پذير است و آخرت، ابدى. ثانيا «سختى دنيا»، «بهشت آخرت» را در پى دارد و «لذّت دنيا»، «دوزخ آخرت» را. كسى كه اهل عيش و نوش و شهوت باشد، پا در مسيرى گذاشته است كه پايان آن، دوزخ است و آن كه عفّت گزيند، مسيرى را برگزيده است كه به بهشت ختم مى شود.
انتخاب شهوت، به معناى محروميت از بهشت و خريدن دوزخ است. دوزخ، مسيرى سهل و آسان دارد كه همان شهوت است. ۲ كسى كه در پى ارضاى لذّت و شهوت باشد، به دوزخ درمى افتد. ۳ اهل شهوت ، در روز واپسين، بدبوتر از مردار، وارد صحراى محشر مى شوند. ۴ پس بياييد هرگاه زياده خواهى ها ما را وسوسه كردند، خويشتندارى پيشه كنيم ۵ كه پايان عفّت، بهشت است. كدام بهتر است: «لذت آنى و عذاب ابدى» يا «رنج آنى و بهشت ابدى»؟!
1.مسند احمد، ج ۲، ص ۳۵۴.
2.كنز العمّال، ج ۱۵، ص ۸۸۳، ح ۴۳۵۰۲.
3.الكافى، ج ۲، ص ۸۹ .
4.نورالثقلين ، ج ۵ ، ص ۴۹۳.
5.بحار الأنوار، ج ۷۷، ص ۱۸۰.