عشق، خوب است، اگر ... - صفحه 187

محبّت عاقلانه

وقتى عنان «محبّت» در دست شخص قرار گيرد، آن وقت ، شخص مى تواند درباره آن، فكر كند و آن را مورد ارزيابى قرار دهد. در اين صورت است كه مى تواند لايه هاى زيرين احساس خود را به سطح تحليل هشيارانه ، نزديك كند و تنها در اين صورت ، شخص مى تواند شرايط را براى يك محبّت پايدار و سالم، مهيّا كند.
حامد، پس از شنيدن حرف هاى معلّمش ، اگر چه هنوز هيچ اقدام عملى اى نكرده بود، امّا احساس سبُكىِ غريبى داشت . وى به اندازه اطلاعاتى كه تاكنون از مطالعه و مشاوره به دست آورده بود ، احساس آرامش مى كرد و مى دانست كه تبديل اين اطلاعات به رفتار و عمل، زحمت زيادى دارد.
امّا حامد، سؤال ديگرى هم داشت و آن اين بود كه : چرا علاقه او يك طرفه بود؟ و اين مطلب، بيشتر باعث اذيت او مى شد. لذا اين سؤال، را نيز مطرح كرد تا نظر معلّمش را بشنود.
معلّم كه ديگر كاملاً حامد را درك مى كرد، گفت : يكى از روان شناسان به نام استمبرگ، ۱ بعد از مدت ها تحقيق و پژوهش، نظريه «مثلث عشق» ۲ را مطرح كرد. البته تحقيقات وى بيشتر در بستر فرهنگى غربْ شكل گرفته است . لذا بسيارى از مؤلّفه ها (يا عناصر تأثيرگذار) ، ممكن است در چند و چونِ تحقيق او اثر گذاشته باشند كه در فرهنگ ما يا خنثا (بى تأثير) هستند و يا به شيوه اى ديگر عمل مى كنند (كه خود او هم در بعضى قسمت ها به اين مطلبْ اشاره دارد)؛ اما على رغم اين تفاوت ها ، گاهى به نظر مى رسد بعضى عوامل ، مؤلّفه هايى عام و جهانى و فرافرهنگى هستند. از جمله اين عوامل در حيطه عشق، عامل «تعهّد» ۳ و «تعلّق» ۴ است.

1.Stemberg.

2.سه رأس اين مثلّث، عبارت اند از: تعهّد ، تعلّق و جذّابيت.

3.commitment.

4.Intimacy.

صفحه از 195