سه نكته درباره پوشش - صفحه 208

پيشْ فرض ها

قبل از ورود، بايسته است كه برخى پيش فرض ها و اصول موضوعه (بنيادين) را فهرستوار مرور كنيم تا هنگام نقد كردن ايرادها، دچار زياده گويى و تكلّف نگرديم:
يك. آدمى ، داراى نيازهاى گوناگون مادى و معنوى است كه خوش بختى وى، در گرو رشد و تكاملِ هماهنگ و تعديل يافته همه آنهاست ، بدين معنا كه اگر هر يك از آنها از رشد و تعديل ، باز بمانَد ، به همان ميزان، انسان ، از كمال و تعالى محروم مى مانَد و در سايه اين تعديل و هماهنگى است كه رهايى از فربهى و تورّم و تك بُعدى شدن ، امكان پذير است.
دو. غريزه جنسى، براى زندگى، به سان خودِ حيات، ضرورت دارد. اين غريزه و ديگر غرايز مادى ، به منزله موتور زندگانى اند. از اين رو نمى توان آنها را نمودهاى منفى حيات تلقى كرد؛ اما بايد توجه داشت كه اين غريزه ، بخشى از نيروهاى وجود آدمى است كه بايد همراه با ساير نيروها مورد توجّه قرار گيرد.
سه. در ميان تمام اقوام و ملل، هرزگى و بى بندوبارى ، امرى نكوهيده و مضر به شخصيت فردى و اجتماعى انسان محسوب مى شود. در تمام اديان الهى ، بر اين نكته تأكيد شده است و حتى فيلسوفانى كه به لذت گرايى معروف اند ، آن را نكوهش كرده اند. درباره «يانگ چو» فيلسوف چينى لذت گراى قرن پنجم تا سوم پيش از ميلاد گفته اند: «نبايد فراموش كرد كه يانگ چو با اين كه خواستار لذّت هاى حسّى بود، ولى عليه زياده روى ها و هرزگى ها ـ كه از ديدگاه او و مكتبش ويرانگر طبيعت انسان است ـ به مقابله برمى خاست». ۱
اين امر مى تواند نشانگر اين حقيقت باشد كه فطرت انسانى ، با آزادى هاى بى اندازه غريزه جنسى سازگارى ندارد و تعديل و مهار كردن آن ، با توجه به ساير نيروهاى انسانى، لازم و مطلوب است.
چهار. در شريعت اسلامى ، براى پيشگيرى از افتادن جامعه در ورطه لذّتجويىِ مهار نشده جنسى ، از يك سو حجاب و رعايت حريم از سوى زن و مرد ، توصيه شده و از سوى ديگر ، به ازدواج، تشويق شده است.
پنج. حجاب و پوششى كه در اين گفتار از آن دفاع مى شود، خانه نشينى زن، يا پنهان كردن وى نيست ؛ بلكه نقطه مقابل هرزگى و ليبراليسم جنسى (يا همان بى بند و بارى و تبرُّج) است. به تعبير ديگر، در پس اين مفاهيم ، اين حقيقتْ القا مى شود كه قلمرو بروز جنسيّتِ زن و مرد، صحنه اجتماع نيست؛ بلكه محيط خانواده است. آنچه صحنه اجتماع را به محيط عرضه جنسيّتْ بدل كند و زن و مرد را نه به عنوان دو انسان، بلكه به عنوان دو جنس، رو در رو كند ، مذموم و ناپسند است.
به گفته استاد مطهرى:
حقيقت امر ، اين است كه در مسئله پوشش (و به اصطلاح عصر اخير: حجاب) ، سخنْ در اين نيست كه آيا زن، خوب است كه پوشيده در اجتماع ظاهر شود يا عريان؟ روح سخن ، اين است كه آيا بهره هاى مرد از زن بايد رايگان باشد؟ آيا مرد بايد حق داشته باشد كه از هر زنى در هر محفلى ، حداكثر بهره ها را به استثناى زنا ببرد يا نه؟... پس روح مسئله، محدودساختن كاميابى ها به محيط خانوادگى و همسران مشروع، يا آزاد بودن كاميابى ها و كشيده شدن آنها به محيط اجتماع است. ۲
اين معنا از حجاب، مورد تأييد متون دينى ماست و بسيارى از انديشمندان اسلامى نيز بر آن تأكيد دارند.

1.اخلاق در چين و هند باستان، ص ۵۴ .

2.مسئله حجاب، مرتضى مطهرى، ص ۸۲ ـ ۸۳ .

صفحه از 219