هوس از ديدگاه دين
از ديدگاه دين، انسان، موجودى است كه عقل و شهوت، در وجودش با هم درآميخته اند ، به گونه اى كه گاهى نيروى عقل، او را به جانب خويش مى كشد و تفكّر و عقل گرايى سرلوحه كارها و برنامه هاى او مى شود و گاهى نيروى شهوت، او را به سمت خود سوق مى دهد و تمايلات و خواسته هاى شهوانى در او فعّال مى گردند. آرى! بشر، چه بخواهد و چه نخواهد، همواره هوس ها و تمايلاتى در وجود خود دارد كه او را به اين سو و آن سو، سوق مى دهند.
آنچه براى يك انسانِ كمالجو مهم است، چگونگى برخورد با اين هوس ها و تمايلات درونى است؛ چرا كه در اثر پيروى نادرست از همه خواسته ها و هوس هايمان، به تدريج، نيروى انديشه و درخشندگى عقل و ايمان در وجودمان رو به خاموشى مى رود و در نهايت، به درجه اى پايين تر از حيوانات، تنزّل خواهيم كرد. قرآن مجيد مى فرمايد:
پيروى از هواى نفس مكن ، كه تو را از راه خداوند، منحرف مى كند.۱
در سخنى از امام صادق عليه السلام ، پيروى از هوس ها، «بزرگ ترين دشمن براى مردم» معرفى شده است. ۲
بنا بر اين ، با توجّه به آنچه گذشت، نتيجه مى گيريم كه انسانِ طالب كمال و سعادت و رشد و تعالى، كاملاً بر هوس ها و خواسته هاى نفسانى خويش، نظارت دارد و در يك كلام، هوشيارانه ، نفس خويش را مديريت و رهبرى مى كند تا در مسير رسيدن به سعادت، خود را از فرو افتادن در درّه هاى تاريكِ خواسته هاى «نامعقول» و «فُرودست» و «غير انسانى» حفظ نمايد.