امام علیه السلام در مدينه که اصلیترين مرکز نشر سنت نبوی در آن عصر بود، مجلس و عبارتی دانشگاه پررونقی داشت که جدا ساختن پيروان مذاهب و فرق مختلف در آن به سختی امکانپذير بود. گسترۀ دانش حضرت از يک سو، و سعۀ صدر وی در تعامل با مذاهب گوناگون از سوی ديگر موجب شده بود تا طيف وسيعی از عالمان به عنوان طالب دانش جعفری به گرد آن حضرت درآيند
برگرفته ازدانشنامه اسلامی، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام
از سال ۱۲۹ هجرى تا ۱۳۲ هجرى كه عباسیان روى كار آمدند؛ چون بنى امیه رو به ضعف و سقوط مى رفتند، فرصت این كه امام را تحت فشار قرار دهند، نداشتند و از طرفى عباسیان نیز كه شعار طرفدارى از خاندان پاك پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و گرفتن انتقام خون به ناحق ریخته آنان را مى دادند، به امام فشارى وارد نمى آوردند.
از این رو، این دوران، براى امام دوران آرامش و آزادى بود و فرصت بسیار خوبى براى فعالیت هاى علمى و فرهنگى به شمار مى رفت، فرصتى كه براى هیچ یك از امامان دیگر به غیر از امام باقر علیهالسلام كه اندكى از این فرصت براى ایشان به وجود آمد و فعالیت علمى را شروع كرده بود. و هم چنین براى امام رضا علیهالسلام فراهم نگشت. ولى امام صادق علیهالسلام هم عمر طولانى (حدود ۷۰ سال) داشتند و هم محیط و زمان براى ایشان مساعد بود.-[۱]
امام با استفاده از این فرصت نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نمودند و پایه های علمی مکتب شیعه را محکم کردند.
حضرت در طول زندگی خود در مدينه زيست و تنها به قصد حج يا بنا به الزامات سياسی، سفرهايی کوتاه به مکه و عراق داشت. وی در مدينه که اصلیترين مرکز نشر سنت نبوی در آن عصر بود، مجلس و عبارتی دانشگاه پررونقی داشت که جدا ساختن پيروان مذاهب و فرق مختلف در آن به سختی امکانپذير بود. گسترۀ دانش حضرت از يک سو، و سعۀ صدر وی در تعامل با مذاهب گوناگون از سوی ديگر موجب شده بود تا طيف وسيعی از عالمان به عنوان طالب دانش جعفری به گرد آن حضرت درآيند.شاگردانی از خواص اماميه گرفته تا طيفهای متنوع عامه، از متکلم و فقيه گرفته تا مقری و محدث بر گرد حضرت ديده میشدند و از اقصى نقاط ماوراء النهر تا مغرب در شمار شاگردان او حضور داشتند. شيخ مفيد اشاره دارد که بر اساس آنچه اصحاب حديث احصا کردهاند، شمار شاگردان حضرت بالغ بر ۴ هزار نفر بوده است.[۲]
دانشگاه امام صادق (علیه اسلام)
اگر حوزه درس امام صادق را دانشگاه بناميم، سخنى گزاف و دور از واقع نگفته ايم. اين دانشگاه ميراث علمى عظيمى بر جاى نهاد و عالمان بسيارى تربيت كرد، و برجسته ترين متفكران و نخبه ترين فيلسوفان و زبده ترين عالمان را عرضه كرد.دانشگاه امام صادق، كانون علم بود و چشمه جوشانى كه با علوم و معارف اسلاميش امت مسلمان را سيراب كرد، و منشأ خدمات عظيمى در جهان اسلام گرديد. در روزگارى كه شكوفايى و نهضت علمى در جهان اسلام پديد آمده بود، گسترش آموزش هاى پرارج امام صادق سبب اقبال و تشويق مسلمانان به فراگيرى علوم شد. اگر مكتب و دانشگاه امام صادق مجال بروز مى يافت، مى توانست رسالتش را به اقتضاى نيازهاى مسلمانان به بهترين وجه به پايان برد، روح برادرى اسلامى را گسترش دهد، عدالت اجتماعى را پديد آورد، و عقايد فاسد و نظريات نادرست را محو كند.در واقع تمدن اسلامى ، از نظر پيشرفت و جاودانگى و تكيهگاه راستين و ميراث ارزشمند و با عظمتش مديون مكتب علمى و فكرى امام صادق است.
اما متأسفانه حكومت سلطه گر تمامى تدابير را به كار گرفت تا با آن دانشگاه ستيزه كند، چرا كه شهرت و آوازه امام صادق در عرصه جهان اسلام خواب از چشم حاكمان مى ربود، و از اينكه تلاش هاى علمى به فعاليتهاى سياسى جانبدارانه براى اهل بيت منجر شود در دلهايشان هراس مى افكند.
حوزه درسى امام صادق از ويژگي هاى منحصر به خود برخوردار بود مانند:
- استقلال معنوى
- عدم سازش با دستگاه حكومت، جلوگيرى از دخالت فرمانروايان در امور آن، و به طور كلى كوتاه كردن دست زمامداران از رهبرى و برنامهريزى داخلى اين دانشگاه.[۳]
شاگردان نهضت علمی امام صادق (علیه اسلام)
در شمار راويان و شاگردان نامبُردار در منابع اهل سنت می توان اينان را برشمرد: از مدينه مالک بن انس ، ابوضمرۀ مدنی، حاتم بن اسماعيل حارثی، سليمان بن بلال تيمی، محمد بن اسحاق بن يسار، اسماعيل بن جعفر، سعيد بن سفيان اسلمی، عبدالعزيز بن عمران زهری، عبدالعزيز بن محمد دراوردی و عبدالله بن عمر عمری؛ از مکه ابن جريج، سفيان بن عيينه، عبدالله بن ميمون قداح و مسلم بن خالد زنجی؛ از کوفه ابوحنيفه، سفيان ثوری، شعبة بن حجاج، حفص بن غياث نخعی، حسن بن صالح بن حی، حسن بن عياش، ابان بن تغلب، معاوية بن عمار، زيد بن حسن انماطی و محمد بن ميمون زعفرانی؛ از بصره عبدالوهاب بن عبدالمجيد ثقفی، وهيب بن خالد باهلی، عثمان بن فرقد عطار، محمد بن ثابت بنانی، ابوعاصم ضحاک بن مخلد نبيل، روح بن قاسم عنبری و عبدالعزيز بن مختار دباغ؛ و از خراسان ابراهيم بن طهمان و زهير بن محمد تميمی.
در منابع اماميه نيز طيف وسيعی از رجال به عنوان اصحاب حضرت معرفی شدهاند.امام در رشته هاى مختلف، شاگردان بزرگى همچون «هشام بن حكم كندى»، «محمد بن مسلم»، «ابان بن تغلب »، «هشام بن سالم»، «معلى بن خنیس»، «محمد بن على بن نعمان بجلى كوفى » معروف به «مؤمن الطاق»، «مفضل بن عمر»، «ثابت بن دینار» معروف به «ابو حمزه ثمالى»، «زرارة بن اعین»، «جابر بن یزید جعفى كوفى»، «صفوان بن مهران جمال اسدى كوفى » معروف به «صفوان جمال»، «عبدالله بن ابى یعفور»، «حمران بن اعین شیبانى»، «حمزه طیار»، «برید بن معاویه عجلى»، و... تربیت نمود.
در ميان اصحاب حضرت، ۱۲ تن به عنوان فقهای اصحاب وی و به اصطلاح رجاليان شيعه، به عنوان «اصحاب اجماع» شناخته شدهاند که فقاهت و وثاقت آنان مورد تأکيد اماميه بوده، و از ديدگاه اماميه، آنان معتبرترين مروجان تعاليم حضرت محسوب بودهاند.
[۱]سیرى در سیره ائمه اطهار علیهمالسلام، ص ۱۵۷-۱۵۸.
[۲]الارشاد، ۲/۱۷۹.
[۳]امام صادق و مذاهب چهارگانه ،ص:۱۰۰