منبع و معیاری بس مهم در تحلیل محتوایی و داوری در باره اعتبار آنها نقشآفرین است. در مقابل نیز نادیده گرفتن فضای صدور این روایات یا غفلت از آن به هر دلیل موجه یا غیر موجه، تأثیر جدی در دستیابی یا نزدیک شدن به مقاصد روایات به دنبال دارد. این تأثیر را در دو راهکار پیشین میتوان دید؛ در راهکار تضعیف و برخی توجیهات راهکار تصحیح.
تقطیع این گونه روایات از فضای صدورشان، و استنباط مفاهیمی انتزاعی و بریده از بافت تاریخی و فرهنگی عصر صدور آنها مشهود است. دلیل این ادعا اختلاف شارحان در حدس مقاصد این روایات و داوری در باره اصل اعتبار آنها است که هر دیدگاهی در باره برخی از نقلهای با پیشفرضهای خاص و بدون تاریخینگری در تبیین فضای صدور این روایات نظریهپردازی کرده است. اگر تلاش میشد این روایات در افق تاریخی_ فرهنگی زمانه صدور خودشان فهمیده میشد، چنین داوریهای متناقضی از این روایات ارائه نمیشد. البته این مشکل به این روایات اختصاص ندارد و در سایر معارف حدیثی نیز شاهد این آسیب در فهم احادیث هستیم که از آن به آسیب «فهم نا تمام» یاد میشود.۱ هر چند در میراث حدیثی فریقین تحلیل یا رهنمونی در باره فضا شناسی صدور روایات منع تفضیل بر یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام یافت نشد؛ از این رو، نظر به عدم صدور روایات نبوی در خلأ و رسالت تعلیمی وی نسبت به آموزههای قرآنی و وحیانی، در توجیه اسباب صدور این روایات فرضیههای ذیل قابل طرح است:
1-3-4. تصحیح نگرهها
لحن و آهنگ روایات منع تفضیل همسان نیستند و میتوان آنها را به دو نوع ارشادی و ابطالی تقسیم کرد. لحن ارشادی یا تعلیمی ناظر به روایاتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با آهنگی نرم به هدایت نظری صحابه در مسئله تفاضل انبیا پرداخته است. بسی روشن است که اقتضای تعلیم، نرم خویی،... گویی، و لطافت در اسلوب بیانی است تا ضمن تبیین حقیقت به تصحیح فهم مخاطب یاری رساند. لحن ابطالی یا انتقادی ناظر به روایاتی است که نفی انگاره ناصوابی هدف اصلی آنها است. این فرضیه با ابتنای بر تفکیک لحن صدوری روایات، تحلیلی سه بُعدی از زمینه و انگیزه صدور آنها را ارائه میکند که یکی یا مجموع آنها میتواند راهگشا باشد:
1.. آسیب شناسی حدیث، ص۲۴۷ - ۲۵۱.