روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها - صفحه 24

بر عدم تمایل یحیی علیه السلام به زنان، بعید نیست که روایات در مقام رد توهمی مفروض در رابطه ایشان با زنان بوده است؛ احتمالی که ممکن است در تبیین چرایی شهادت ایشان و مسبب اصلی آن که زنی بدکاره (به تعبیر روایات از بغاة بنی اسرائیل) بوده است،۱ به ذهن بیماردلان عنود با خاندان نبوت خطور کند.۲ البته احتمال طرح پرسش از سوی یهودیان به هدف آزمون علمی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در باره شخصیت این دو پیامبر یهودی نیز بعید به نظر نمی‌رسد.

2-1-3-4. شبهه تصادم با زن نا محرم

مسئله برخورد غیر ارادی یحیی علیه السلام با خانمی در مسیر عبور را در 1-2-4 بحث کردیم. چه بسا این روایات در صدد زدودن شبهه ارادی بودن این برخورد بوده است. از این رو، با تأکید از وی نفی شده است.

3-1-3-4. شبهه گناه و گریه

اشتهار یحیی علیه السلام به گریه‌های مستمر و طولانی و نخندیدن وی۳ ممکن بود در ذهن برخی از افراد نادان به اسرار نبوت، شائبه ایجاد کند که دلیل گریه و انابه وی چه بوده است؟ چه بسا توهم شود که گریه برای غفران گناهان است. پس توجیه گریه‌های وی چیست؟ از این رو، در این روایات و مشابه آن به علت گریه‌های وی به نحو سلبی اشاره شده است که برای انابه از گناه نبوده است:

۰.إن یحیی بن زكریا... و كان یبكی من غیر ذنب.۴

مازندرانی به این شبهه توجه داشته و آن را چنین پاسخ داده است:

1.. «... و من هوان الدنیا علی الله أن رأس یحیی بن زکریا( أهدی إلی بغی من بغایا بنی إسرائیل» و « کان قاتل یحیی بن زکریا ولد زنا...» (ر.ک: الإرشاد، ج۲، ص۱۳۲ – ۱۳۳)؛ «ما قتل یحیی بن زکریا إلا فی امرأة بغی قالت لصاحبها: لا أرضی عنک حتی تأتینی برأسه، قال: فذبحه فأتاها برأسه فی طشت» (المصنّف (ابن أبی شیبة)، ج ۷، ص۴۶۷ – ۴۶۸)؛ «عن عبد الله بن الزبیر قال من أنکر البلاء فانی لا أنکره فقد ذکر لی انما قتل یحیی بن زکریا فی زانیة» (الدر المنثور، ج ۴، ص۲۶۲ – ۲۶۳).

2.. شایان ذکر است بنا بر روایات دیگر دلیل شهادت یحیی(، به تعبیر نبوی الشهید بن الشهید، امتناع وی از اجابت درخواست همسر پادشاه بنی اسرائیلی بوده است. وی شیفته جمال و کمالات یحیی شد، ولی با پاسخ منفی وی مواجه گردید و طرحی مکارانه برای شهادت وی ریخت(همان). بر اساس برخی از روایات یکی از حوادث منجر به نحس مستمر شدن روز چهارشنبه قتل یحیی در این روز بیان شده است (الخصال، ص۳۸۸ – ۳۸۹).

3.. شرح أصول الکافی، ج ۱۱، ص۱۴۸.

4.. الخرائج و الجرائح،، ج ۲، ص۹۲۰ - ۹۲۱.

صفحه از 38