روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها - صفحه 25

۰.قوله: (كان یحیی بن زكریا یبكی و لا یضحك...) كثرة بكائه مشهورة و شدة حزنه معروفة و فی كتب السیر و التفاسیر مذكورة قیل: البكاء لغفران الذنوب فما وجه بكاء المعصوم المنزه عنها و أجیب عنه بأن العارفین یبكون شوقاً إلی المحبوب و المذنبین یبكون خوفاً من الذنوب، و لذا قال بعض العرفاء: البكاء رشحات قراب القلوب عند حرارة الشوق و العشق، علی أن بكاء المعصوم یمكن أن یكون بملاحظة شدائد القیامة بالنظر إلی ضعفاء الأمة.۱

2-3-4. تکریم انبیای پیشین

بر پایه آیات متعددی از قرآن، هماره خداوند از انبیای الهی با احترام و تکریم سخن گفته و هنگام یادکرد آنان بر فضایل و تلاش‌های ایشان در اعتلای کلمه توحید تأکید دارد. بدون هیچ تردیدی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، تاجدار خُلق عظیم و مظهر خُلق قرآنی، نیز در تعامل با انبیای پیشین، خُلق الهی را مد نظر داشته و با هر اقدام ضد تکریم انبیا مقابله کرده است. از این رو، یکی از اصول سیره نبوی، تکریم و تعظیم پیامبران الهی پیش از خود بوده است. تکریم انبیا در سیره نبوی چهره‌ای دو سویه داشته است؛ سویه رویین آن، یادکرد پیامبران پیشین، توأمان با احترام و متناسب با شان نبوت ایشان بوده است. سویه زیرین آن، مراقبت از پدیداری توهم هرگونه تنقیص انبیای پیشین به هنگام یادکرد جایگاه و فضایل خویش بوده است.

تأکید رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با تعبیر «ما ینبغی» در روایات مورد بحث و تکرار قید «... لا فخر» در بخش پایانی روایات بیان‌گر فضایل خود،۲ قرینه‌ای بر نفی هر نوع توهم تفاخر و تمادح از سوی ایشان و یادکرد این فضایل از باب اظهار نعمت الهی بر وی است.۳ شاید فقدان آنها افراد بیمار دل را به برداشتی ناصواب از اخلاق نبوی سوق می‌داد. اخلاق فضیلت نبوی، اقتضا می‌کند که فضایل اخلاقی و خصایص معنوی پیامبران پیشین مورد احترام قرار بگیرد و از هر گونه نفی آنها خودداری گردد. از این رو، ما شاهد روایات فراوانی از ایشان در استناد به سیره انبیای پیشین هستیم و گویی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از رهگذر تکریم با تأکید بر خصایص اخلاقی و شخصیتی پیامبران از آن به عنوان راهبردی در تعالی معنوی مخاطبان بهره برده است. روایات منع تفضیل را می‌توان در چنین فضایی این گونه تحلیل کرد:

1.. شرح أصول الکافی، ج ۱۱، ص۱۴۸.

2.. همانند «أنا سید ولد آدم و لا فخر، و أنا أفصح العرب و لا فخر».

3.. احکام القرآن (جصاص)، ج۲ ص ۲۵۱.

صفحه از 38