تجلي حضرت خضر در تفسير ابوالفتوح رازي - صفحه 204

خداى تعالى از پس او بر بنى اسرائيل خليفتى فروداشت نام او را ناشية بن اموص، و در عهد او خضر را به پيغامبرى بفرستاد و نام او «ارميا بن حليقا» بود و از سبط هارون بن عمران بود.
و او را براى آن خضر خواندند كه او بر پوستينى سپيد نشست. چون برخاست، سبز بود. و گفتند: براى آن خضر خواندند او را كه هر كجا بنشستى، زمين به گياه سبز شدى.
خضر در ميان ايشان برخاست به دعوت و وعظ و تبليغ رسالت و تجديد عهود احكام توريت، و در عهد او بخت نصّر بيرون آمد و چندانى از ايشان بكشت تا آسيا بر خون بگردانيد و قصّه او در سورة البقره برفته است.
اين نوبت دوم بود كه بنى اسرائيل در زمين فساد كردند و علو و تكبر. چون حال چنين بود، ارميا بگريخت و در بيابان شد؛ جايى كه جز وحوش نبودند». ۱

2. زندگى جاويد حضرت خضر

ابوالفتوح رازى در تفسير آيه 259 سوره بقره، داستان زنده شدن عزير را مطرح مى كند و مى گويد بنا بر قول عده اى، آن شخص حضرت خضر بوده است.
و همچنين در تفسير آيه 123 سوره صّافات از مردى سخن مى گويد كه از حضرت الياس مى پرسد امروز چند پيامبر زنده اند؟ و او چهار تن از جمله حضرت خضر را نام مى برد.
«چون صد سال برآمد، خداى تعالى او را زنده كرد جبرئيل آمد و گفت: يا عزير چند گاه است تا تو اينجايى؟ گفت: روزى يا پاره اى از روزى. جبرئيل گفت: نه چنين است؛ صد سال است كه تو اينجايى. اكنون از روى عبرت به طعام و شرابت نگر كه هيچ متغير نشده است و از روى تصديق و مدت مقام تو اينجا در خر نگه كه استخوانهايش چگونه پوسيده شده است تا خداى تعالى او را پيش تو زنده كند و

1.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴. «وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ» . اسرا (۱۷): آيه ۴.

صفحه از 213