تجلي حضرت خضر در تفسير ابوالفتوح رازي - صفحه 205

خداى چهار پاى او را زنده كرد تا او برنشست و آنچه داشت برگرفت و با ده آمد و با برادر پنجاه سال ديگر بماند. آن گه به يك بار با پيش خداى شدند.
راهب گفت: نكو گفتى و راست گفتى و من گواهى دهم كه خداى يكى و محمد بنده و رسول اوست، و آن جماعت ايمان آوردند.
و بر قول آنان كه گفتند ارميا بود، گفتند: او خضر است. خداى تعالى او را زنده كرد و هنوز زنده است و او را در بيابانها و جايهاى دشت بينند». ۱
«او را گفتم امروز چند پيغامبر زنده اند؟ گفت: چهار: دو در آسمان و دو در زمين. در آسمان ادريس و عيسى، و در زمين من و خضر. گفتم: ابدال چنداند در زمين؟ گفت: شصت مرداند. پنجاه از عريش مصر تا به كنار فرات باشند، و دو مرد به مصيصه، و دو مرد به عسقلان، و شش در دگر شهرها. هر گه كه خداى تعالى يكى را ببرد، يكى به بدل بيارد. به دعاى ايشان خداى باران فرستد و بلا بگرداند. گفتم: خضر كجا باشد؟ گفت: به جزاير دريا. گفتم: تو او را بينى؟ گفت: آرى. گفتم: كجا؟ گفت: بمَوسِم». ۲

3. علم و جايگاه حضرت خضر

ابوالفتوح رازى در تفسير آيه 61 سوره كهف در باره علم حضرت خضر بحث كرده و با نقل روايات مختلف، درباره جايگاه او و چگونگى دست يافتن حضرت موسى به حضرت خضر سخن گفته است.
در تفسير، بعد از بيان رهايى قوم موسى از سلطه فرعون و پيروان او و غرق شدن فرعونيان در دريا و بازگشت موسى به ميان قومش به همراه تورات، آمده است:
«مردى بر پاى خاست از بنى اسرائيل و گفت: يا كليم اللّه ! از تو عالم تر بر زمين

1.روض الجنان، ج ۴، ص ۱۷. «قالَ أَنّى يُحْيِي هذِهِ اللّه ُ بَعْدَ مَوْتِها» . بقره (۲): آيه ۲۵۹.

2.همان، ج ۱۶، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۲. «وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ» . صافّات (۳۷): آيه ۱۲۳.

صفحه از 213