تجلي حضرت خضر در تفسير ابوالفتوح رازي - صفحه 208

قناعت توانگر باشد و به عزت نفس و علو همت شريف باشد؛ چنان كه در سلف بوده اند و از ايشان باز گفته اند و ايشان نيز از خود گفته اند». ۱
ابوالفتوح در جاى ديگر نيز عيناً همين مطالب را آورده است؛ منتها در پايان گفت وگو، حضرت خضر عليه السلام به امير المؤمنين عليه السلام مى گويد: «اين كلمه سزاوار آن است كه به قلم زرين بنويسند». ۲

ج) برخورد خضر با حضرت موسى

«موسى عليه السلام بدانست كه آن آيتى است و دلالتى كه خداى تعالى كرد او را. بر اثر آن برفت تا به نزديك خضر رسيد... . بنده اى را يافتند از بندگان ما، يعنى خضر را، و نام او ليّا بن ملكان بود و خضر لقبش بود، براى آنش خضر خواندند.
ابوهريره روايت كرد از رسول عليه السلام كه او را براى آن خضر خواندند كه او بر پوستينى سپيد نشست، در بر او سبز شد.
مجاهد گفت: براى آنش خضر خواندند كه چون نماز كردى پيرامن او به گياه سبز شدى.
عبداللّه بن المبارك گفت كه ابن جريج گفت: موسى عليه السلام خضر را يافت بر طنفسه اى سبز بر روى آب، بر او سلام كرد.
عبداللّه عباس گفت از ابى كعب كه: موسى عليه السلام به خضر رسيد و او خفته بود؛ جامه اى بر خويشتن گرفته. موسى بر او سلام كرد. او برخاست و گفت: و عليك السلام يا نبى بنى اسرائيل. موسى او را گفت: تو چه دانى كه من پيغامبر بنى اسرائيلم؟ گفت: آنكه تو را به من ره نمود، مرا اعلام كرد احوال تو.

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۳۲۴ ـ ۳۲۵. «وَ الصّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ» . بقره (۲): آيه ۱۷۷.

2.همان، ج ۴، ص ۵۳ . «وَاللّه ُ غَنِىّ حَلِيم» . بقره (۲): آيه ۲۶۳.

صفحه از 213