جريان‏شناسى قرآن بسندگى در دو قرن اخير - صفحه 104

مصلحت و به اقتضاى رأى ، جايز است (القرآنيون و... ج 2 ، ص 534 ؛ الدمنهورى ، الهداية والعرفان ، ص 281) . همچنين وى با تأثير گرفتن از مكتب فكرى رشيد رضا در تفسير المنار ، بسيارى از احكام و معارف قرآنى ، از جمله حكم عام زنا كار ، و دزد ، معجزات غيبى پيامبران و نبوّت حضرت آدم عليه السلام را انكار و يا توجيه و تأويل مى كند (القرآنيون و... ، ج 2 ، ص 23 ، 45 ، 97 ، 161 ، 206 ، 274 ، 290 ، 297 ، 944 ؛ اتجاهات التفسير... ، ص 736 ـ 739) .

3 ـ 3 . محمد شحرور

از ديگر انديشمندانى كه در سال هاى اخير به گونه اى در جريان مورد بحث ما قرار مى گيرد ، يك مهندس سورى ، به نام محمد شحرور است . اثر مشهور وى الكتاب والقرآن در محافل علمى ، بحث هاى فراوانى را دامن زده و تا كنون ادامه دارد (اصول التفسير و قواعده ، ص 728 ؛ «بولتن مرجع 2» ، ص 183) .
وى بر اساس اصل جاودانگى و جهانى بودن رسالت اسلام مى گويد : در هر زمانى مى توان قرائتى خاص از دين داشت و نيازى نيست كه قرآن را در آينه فهم مردم عصر نزول بفهميم ؛ چه اين كه در عصر نزول ، خداوند همه مردم را قارى و مخاطبِ قرآن در نظر گرفته است ؛ بنا بر اين ، هر كس به عنوان مخاطب قرآن ، حق دارد فهم و قرائتى ويژه عصرِ خود را داشته باشد ، و در اينجا نسبيّت فهم ، پذيرفتنى و بى اشكال است (الكتاب و القرآن ، ص 578) .
شحرور با ناديده انگاشتن نقش سنّت در تفسير هچون ناديده انگاشتن نقشِ فهمِ مخاطبان عصر نزول ، و به سخن ديگر ـ كه خود او مى پسندد ـ با تعريف ديگرى از سنّت و جايگاه آن ، بر دلالت خودِ قرآن تكيه مى كند و با يك نگاه عصرى و با مبانى زبان شناختى مورد نظرش ، به تفسير قرآن مى پردازد ؛ و بر اساس اصل عدم ترادف ، فقه و تفسير جديدى را بنا مى گذارد و آراى خاصى عرضه مى كند (الكتاب و القرآن ، ص 579 ، و همو ، نحو اصل جديدة الفقه الاسلامى ، ص 60 ؛ التفسير والمفسرون فى العصر الحديث ، ص 454) .

صفحه از 106