1ـ معرفى اجمالى
بنا بر نقل تاريخ، چون خواستند جنازه او را غسل دهند، در جيب لباس او نامه اى يافتند كه در آن نام پدران خود را بدين شرح نوشته بود:
من ابوالقاسم عبدالعظيم فرزند عبداللّه ، فرزند على، فرزند حسن، فرزند زيد، فرزند حسن بن على بن ابيطالب عليهم السلام هستم. ۱
اگرچه از تاريخ دقيق ولادتش اطلاعى در دست نيست، اما حضرتش قطعا در زمان امام موسى بن جعفر عليه السلام حيات داشته است و بنا بر نقلى در سال 173 هجرى در مدينه متولد شده است. ۲ بنابراين نقل، آن حضرت ده ساله بوده اند كه امام موسى بن جعفر عليه السلام از دنيا رفته اند.
پس ذكر ولادت او در سال 202 هجرى غيرصحيح است زيرا حضرت عبدالعظيم از هشام بن حكم روايت نقل كرده و محضر امام رضا عليه السلام را نيز درك نموده است، در حالى كه هشام در سال 198 و حضرت رضا عليه السلام در سال 203 رحلت كرده اند. ۳
حضرت عبدالعظيم ظاهرا فقط يك پسر و يك دختر داشته اند كه نام آن ها محمد و ام سلمه بوده است. ۴ و قبر محمد در يك فرسخى سامراء واقع و به بروز كرامات معروف است.
2ـ فضائل و كرامات
حضرت عبدالعظيم عليه السلام را كرامات بسيارى است، صرف نظر از آنچه پس از وفات او در اثر توسل به مرقد شريفش تحقق يافته، از ناحيه ائمه اطهار نيز مناقب و فضائل بسيارى در رابطه با وجود گرانقدرش منقول است كه ذيلاً فقط به قسمت دوم بحث، اشاره اى مختصر مى كنيم.
از فضائل بسيار روشن و بارز او مى توان بدين نكته اشاره داشت كه آن حضرت به محضر سه نفر از ائمه معصومين عليهم السلام شرفياب شده و از آن بزرگواران نقل حديث كرده است، يعنى محضر مبارك حضرت رضا، امام جواد، و حضرت هادى عليهم السلام را درك كرده، و شديدا مورد مهر و علاقه و محل اعتماد و اطمينان آنان بوده است. حضرت آنگونه كه قبلاً ذكرش گذشت تا حدود ده سالگى در زمان امام موسى بن جعفر عليه السلام مى زيسته و قطعا شرفياب محضر مباركش شده است، اگرچه در سنينى نبوده كه بتواند از آن حضرت نقل حديث كرده باشد. قطعا اين فضيلت بزرگ را همه كس دارا نيست و سعادتى بزرگ و زمينه اى آماده و استعداد روحى كافى براى اين مهم لازم است كه در آن جناب وجود داشته است.
از فضائل ديگر او به اين حديث مى توان استناد نمود كه ابوحماد رازى گفت: خدمت امام هادى عليه السلام رسيدم و از آن حضرت مسائلى پرسيدم. هنگامى كه اراده كردم از محضر مقدسش بيرون شوم فرمود: هرگاه مشكلاتى برايت پيش آمد كرد، آن ها را از عبدالعظيم حسنى بپرس، و سلام مرا هم به او برسان. ۵ و اين خود حاكى از شدت اعتماد و اطمينان و محبت حضرت هادى عليه السلام به آن جناب است.
يكى ديگر از ابعاد شخصيتى وى، تسليم بودن محض در برابر ائمه بزرگوار است. بروز و تجلى اين روحيه ستودنى، حديث عرض دين او است و آن بدين شرح است كه: حضرت عبدالعظيم به محضر مبارك امام هادى عليه السلام مشرف شد و در حالى كه در سنين بالاى عمر قرار داشت عقائد خود را به طور كامل اظهار نمود تا موارد اشكالى اگر در آن ها وجود دارد از ناحيه آن حضرت مورد اصلاح و تصحيح قرار گيرد. جالب آن كه حضرت هادى عليه السلام پس از استماع عقائد او، مدالى ارزشمند به او عنايت كرد و
درباره او چنين فرمود: تو از دوستان (و پيروان) حقيقى ما هستى. ۶
ديگر از تجليات شخصيت بزرگوار آن جناب اين كه اكثر علماى شيعه كه از او روايت نقل كرده اند، به محل اعتماد بودنش تصريح داشته، او را ثقه دانسته و رواياتش را كاملاً پذيرفته اند. مرحوم محدث نورى رحمه الله نقل كرده كه صاحب بن عُبّاد در سال 516 هجرى رساله اى درباره حضرت عبدالعظيم به رشته تحرير درآورده و در آن رساله در فضائل او چنين آورده است:
او صاحب ورع و تقوى و پرهيزكارى و داراى مذهب درست بود. از اهل عبادت و معروف به امانت و درستكارى و راستگويى بود. به مسائل دين و احكام قرآن به خوبى آشنا بود، و حقايق دينى را درك مى كرد. او احاديث بسيارى از امام جواد و امام هادى عليهماالسلام روايت كرده، و آن دو بزرگوار نامه ها و توقيعاتى براى او نوشته اند. ۷
در حديث است كه حضرت امام عسكرى عليه السلام فرمودند: اگر عبدالعظيم نبود مى گفتم كه هرآينه على بن حسن بن زيد بن حسن فرزندى از خود باقى نگذاشته است. ۸
آن جناب داراى تاليفاتى نيز بوده است كه مرحوم نجاشى كتابى درباره خطبه هاى اميرالمومنين عليه السلام ، و صاحب بن عُبّاد كتابى به نام «يوم وليله» از او نقل كرده اند.
1.رجال نجاشى (به نقل عبدالعظيم الحسنى)
2.الذريعه الى تصانيف الشيعه ۷/۶۹ (به نقل زندگانى عبدالعظيم)
3.مستدرك الوسائل ۳/۶۱۴
4.عمده الطالب /۴۹
5.عبدالعظيم الحسنى /۲۴.
6.عبدالعظيم حسنى /۲۴
7.مستدرك الوسائل ۳/۶۱۵
8.عبدالعظيم الحسنى /۲۵