شرح حال امامزادگان ری - صفحه 87

اهل كوفه متوجه دارالرزق شدند ريان به جانب زيد معاودت كرد در دارالرزق مابين ايشان مقاتلت درپيوست، در آن معركه جماعتى از شاميان مجروح شدند و در آن حرب اصحاب زيد اسباب و سلاح از آن قوم برگرفتند و از دارالرزق تا باب مسجد ايشان را هزيمت دادند فريقين عصر روز چهارشنبه از جنگ دست بداشتند. شاميان مراجعت كردند و گمان ايشان آن بود كه ايشان را با زيد نيروى مقاومت نيست آن شب بگذشت.
چون صبح روز پنجشنبه طالع گشت يوسف بن عمر، عباس بن سعد مزنى را با گروهى از اهل شام به دفع زيد مقرّر داشت آن قوم به دارالرزق آمده محارباتى بسيار مابين ايشان روى داد، اتباع عبّاس روى به هزيمت نهادند و در آن واقعه از مخالفين هفتاد تن مقتول گشت.
چون عصر آن روز شد يوسف بن عمر تعبيه سپاه كرده ايشان را به جانب حرب معاودت داد زيد با اصحاب خود بر آن قوم حمله كردند آن گروه را از پيش روى برداشتند زيد آن قوم را تعاقب كرده تا به موضعى كه آن را سحنه گويند رسانيد زيد در آن روز هنگام حمله آوردن بر دشمنان به اين اشعار تمثل جسته مى فرمود:

مهلا بنى عمّنا ظلامتناإن نبأ سورة من الغلق
لمثلكم نحمل السّيوف و لانغمز أحسابنا من الرّقق
انّى لأنمى إذا انتميت الىعزّ عزيز و معشر صدق
بيض سباط كان أعينهمتكحل يوم الهياج بالعلق
خلاصه مراد آن كه: اى عم زادگان ما در ستم كردن ما آهسته رويد كه آتش خشم ما سخت انگيخته است، همانا براى اقرانى مثل شما شمشير برداريم چه جمله خداوندان نژادى باشيم پيراسته از ننگ، و من چون بيان نسب كنم نژاد خويش با شرفى نام بردار پند دهم و گروهى راست گفتار كه گويى خود تيغ هاى برانند و تازيانه هاى سوزان و پندارى كه هنگامه قتال ديده خود به خون اكتحال نمايند.

صفحه از 136