شرح حال امامزادگان ری - صفحه 63

يعنى: كسى نزد شما شهيد گشت كه او را در زمان خود عديل و نظير نبود و مرا عقيدت آن است كه پس از وى نيز او را مانند و مثال نباشد. آن شخص زيد بن على است، سوگند به خدا در زمان حداثت سنّش ملاقات كردم او را بر حالتى كه هرگاه چيزى از ذكر خداى تعالى به گوشش مى رسد در حال افتاده و مدهوش مى گرديد و بدان سان حالتش منقلب مى شد كه مردمان مى گفتند زيد به دنيا معاودت نخواهد نمود.
شيخ مفيد در كتاب ارشاد از هشام بن هشام روايت كند كه گفت از خالد بن صفوان كه خود در عداد روّات از زيد است سؤال كردم كه زيد را در چه موضع ملاقات نمودى؟ گفت: در رضانه. گفتم: چگونه يافتى او را؟ گفت: كان كما عملت يبكى من خشية اللّه حتى تختلط دموعه بمخاطه ۱ .
يعنى زيد را بدان صفت دانستم كه خود بدان دانا باشى او را ديدم در حالتى كه از خوف و خشيت خداى سبحانه چنان گريه مى كرد كه اشك چشم هاى وى با آب دماغش ممزوج مى گشت.
صاحب خطط مصريه آورده كه جناب صادق عليه السلام را گفتند: گروه رافضه از عمّ تو زيد بن على تبرى كنند، آن حضرت فرمودند: برى اللّه ممّن يبرأ من عمّى كان و اللّه اقرأنا الكتاب اللّه و افقهنا فى دين اللّه و اوصلنا للرّحم و اللّه ما ترك فينا لدنيا و لا لاخرة مثله. ۲ يعنى؛ خداى تعالى بيزار است از آن كسانى كه از عمّ من تبرّى كند، سوگند به خداى كه عمّ من زيداز تمامت ما بيشتر كلام اللّه را قرائت مى نمود، فقه و دانش در دين خداو مواظبتش در مراعات صله رحم از همگنان افزون بود قسم به خداى براى دنيا و آخرت در زمان ما بنى هاشم مانند او كسى يافت نشود.
ابواسحاق سبيعى گويد: رأيت زيد بن على بن الحسين فلم ار فى اهله مثله و لا اعلم منه و لا افضل و كان افصحهم لسانا و اكثرهم زهدا و بيانا.

1.الإرشاد، ج ۲، ص ۱۷۲.

2.الخطط و الآثار، ج ۳؛ ر.ك: تاريخ مدينة دمشق، ج ۱۹، ص ۴۵۸.

صفحه از 136