عبدالرحمن همدانى در كتاب الفاظ از اصحاب تواريخ نقل كرده كه؛ چون زيد بن على را تير زدند و از پشت اسب جدا شد گفت: اين سائلى عن ابى بكر و عمر و هما اقامانى هذا المقام چون پيش از اين از او پرسيده بودند كه در حق شيخين چه گويى، لاجرم در حالتى كه تير به وى رسيد اين كلام بگفت؛ و اهل سنّت از كلام زيد چنين فهميده اند كه كجا شد آن كس كه از حال ابوبكر و عمر مى پرسيد تا بداند سبب آن كه ابوبكر و عمر را دوست داشتم و صيت ايشان نكردم كار من بدين جا انجاميد و گروه شيعه رفض و سبّ من نمودند؛ و معناى آن به زعم شيعه آن است كه كجا شد آن كس كه حال ابوبكر و عمر از من سؤال مى نمود ايشان مرا بدين جايگاه رسانيدند.
و از اين جاست مضمون كلام بعضى از سادات كه چون از وى پرسيدند كه جناب سيّدالشهداء را در كربلا شهيد كردند در جواب گفت: او را در سقيفه بنى ساعده روزى كه ابوبكر را خليفه ساختند شهيد كردند. و نيز فقره زيارت را كه مى فرمايد: المقتول فى يوم الجمعة او الاثنين بدين معنى حمل كنند كه مراد از اثنين آن روزى است كه مردمان در سقيفه بنى ساعده براى شورى در امر خلافت اجتماع نمودند.
و همين است مقصود جناب زينب خاتون كه در روز عاشورا فرموده: بابى من فسطاطه يوم الاثنين نهبا ۱ .
و نيز ابوبكر بن قريعة بغدادى را نظر بدين معنى است در اين اشعار كه گويد:
يابن يسائل دائباعن كل معضلة سخيفة
لا تكشفن مغظافلربّما كشفت جيفة
و لرب مستور بداكالطّبل من تحت القطيفة
إنّ الجواب لحاضرلكنّنى اخفيه خيفة
لولا اعتداد رعيةألغى سياستها الخليفة
و سيوف اعداء بهاهاماتنا ابدا نقيفة
لنشرت من اسرارآل محمد جملا طريفة
تغنيكم عمّا رواهمالك و ابوحنيفة
و أريكم أنّ الحسينأصيب فى يوم السّقيفة
و لأى حال لحدتبالليل فاطمة الشريفة
و لماحت شيخيكمعن وطى حجرتها المنيفة
اوّه لبنت محمّدماتت بغصتها أسيفة۲
حاصل معنى آن كه؛ اى كسى كه با حد تمام از مسائل سخيفه پرسش كنى از رازهاى نهانى پرده برمدار، ريزان باشد آن چه را كه خواهى مكشوف سازى و برحقيقت آن آگاه شوى، جيفه و مردار باشد بسا چيزهاى مستور كه خود ظاهر شوند مانند طبلى كه آن را در زير پرده بنوازند؛ همانا جواب مسائل در نزد من حاضر و آماده است ولى از روى بيم و خوف آن را مخفى داشته فاش نسازم؛ اگر بى اعتدالى رعيت كه سياست خليفه از ايشان برداشته شده و شمشيرهاى اعدا ـ [كه] همواره شكافنده مفارق ماست ـ نبودى، هر آينه از طرايف و تدابع اسرار آل محمد مجموعه بر تو آشكار مى نمودم كه تو را از روايات مالك و ابوحنيفه بى نياز سازد؛ و از آن روى بر تو ظاهر و مكشوف گردد كه شهادت جناب حسين بن على عليهماالسلام در روز سقيفه بنى ساعده اتفاق افتاد و ترا معلوم كرد كه به چه سبب جناب فاطمه زهرا عليهاالسلام را در تاريكى شب مدفون نمودند و از چه روى آن جناب شيخين را ممنوع ساخت. براى دختر پيغمبر زياده ملول و اندوهناكم زيرا كه از اين جهان فانى درگذشت در حالتى كه خاطر مباركش غمگين و اندوهناك بود.
1.اللهوف، ص ۱۳۰.
2.بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۹۰.