امامزادگان معروف ری - صفحه 162

شريفش خوب مردمى نيستند، شرير النفس و كثير الطمع هستند چنانچه در سه چهار سال قبل اسبابى از منذورات در آستانه مباركه او محتاج اليها نبوده است بسيارى از آن مندرس و مضمحل شده، و مس هاى شكسته و خورد شده، ماندن آن ها در صورت سالم شدن از تصرف خدّام و بردن و خوردن ايشان ثمرى نداشت مگر تلف و هباءا منثورا شدن پس بر حسب مصلحت شرعيّه آن مس ها را تبديل به مس صحيح كرديم. و اسباب از قبيل ديگ و دورى و نحو، هما ساخته شد و روى آن ها كنده شد و روانه نموديم و تسليم متولى در حضور ساير خدام و زوّارى كه بودند نموديم. و ساير اسباب مندرس شده آستانه را در معرض بيع در آورديم صد و شصت و سه تومان شد آن را هم قرار داديم كه در مصرفى صرف شود كه نفع آن همه ساله عايد آستانه متبركه امام زاده بشود. پس از آن خدمه از روى طمع زيرا كه به عنوان هاى مختلفه پس از ديدن نقد خواستند كه بربايند قبول نشد. بعض ديگرى از مردم جهلاً بالحكم و برخى از اهل غرض تجاهلاً مزمارها نواخته و نواها خوانده و مضمونها گفته. با اين كه حكم مسئله معلوم است و فهم آن موقوف است بر رجوع به سوى كتب فقهيه و عباير فقها ـ هر گاه فرصت مراجعه نمايند ـ از جمله عبارت شهيد ثانى اعلى اللّه مقامه است در روضه كه شرح لمعه باشد در شرح عبارت مصنف كه شهيد اوّل اعلى اللّه مقامه است: «فلا يصحّ بيع الوقف»، مى فرمايد: «و لا يصحّ بيع الوقف العام مطلقا الا ان يتلاشى و يضمحل بحيث لا يمكن الانتفاع به فى الجهة المقصوده كحصير يتلى و لا يصحّ الانتفاع به فى محلّ الوقف و جذع ينكسر كذلك، و لا يمكن صرفهما باعيانهما فى الوقود لمصالحه كاجر المساجد فيجوز بيعه حينئذٍ و صرفه فى مصالحه ان لم يمكن الاعتياض عنه بوقف و لو لم يكن اصله موقوفاً بل اشترى للمسجد مثلاً من غلته او بذل له باذل صحّ للناظر بيعه مع المصلحه مطلقا». ۱

1.الروضة البهيّة، ج ۳، ص ۲۵۳ ـ ۲۵۴.

صفحه از 180