امامزادگان معروف ری - صفحه 173

به اين است كه حمل بر مربّيه آن حضرت مى شود؛ كه در روايت وارد شده است كه بعد از وفات والده حضرت على بن الحسين صلوات اللّه و سلامه عليها كنيزى از كنيزهاى حضرت سيدالشهداء مربّيه حضرت سجاد شد و حضرت او را مادر مى خواندند. بعد از شهادت حضرت ابى عبداللّه او را به بعضى از موالى خود شوهر دادند، مردم ضعيف الايمان طعن زدند كه على بن الحسين مادر خود را شوهر داده است. پس مى شود كه اين ادب را نسبت به او نيز مراعات مى نمودند و از عقوق او هم اجتناب داشتند چون كه از كمال مواظبت در تربيت حضرت نازل منزله مادر حضرت بودند و حضرت در هر خبرى نظر مادرى به او داشتند. ۱
و بعضى از رواياتى كه دلالت بر بودن او در صحراى كربلا مى نمايد، مثل روايت در شهادت طفلى است كه بعد از شهادت على اكبر از خيمه بيرون آمد و مى لرزيد. «و كان يتذبذب قرطاه»، دو گوشواره او حركت مى كرد، ملعونى از مخالفين رسيد و گرزى بر او زد و او را شهيد كرد، و شهربانويه تنظر اليه كالمدهوشه، و شهربانو مدهوش شده بود و ياراى سخن گفتن نداشت به سوى او نظر مى كرد. ۲
و روايت ابن شهر آشوب كه خود را در فرات غرق نمود، چنانچه نقل كرده است: «و جاءوا بالحرم اسارى الاّ شهربانويه، فإنّها اتلفت نفسها فى الفرات»؛ ۳ با اين كه فى نفسه ضعيف هستند مكافئه با آن روايات ندارند.
و حمل اين روايات را بر شهربانويه ديگرى كه خاله حضرت سيّد سجاد بوده است كه بعد از وفات همشيره او كه والده امام است، و وفات زوج او حضرت ابى عبداللّه صلوات اللّه و سلامه عليه او را به حباله خود درآورده باشند ممكن است، و به آن رفع منافات ما بين اخبار فوت شهربانويه در ايام نفاس، و بودن شهربانويه در صحراى كربلا مى شود كه فوت شده والده امام است و در صحراى كربلا خاله امام

1.بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۹ ـ ۸ .

2.بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۶ ـ ۴۵.

3.المناقب، ج ۴، ص ۱۱۲.

صفحه از 180