روان شناسی کوفیان

پرسش :

کوفیان از نظر روان شناسی چگونه مردمانی بودند؟



پاسخ :

به طور کلّی، ویژگی های روانی بیشتر جامعه آن روزگارِ کوفه را که در شکست ظاهری نهضت امام حسین(ع) دخیل بوده اند، می توان چنین برشمرد :

یک. نظام ناپذیری

هسته اوّلیه شهر کوفه را قبایل بَدَوی (صحرانشین) تشکیل می دادند که بنا به علل مختلف، در فتوحات اسلامی شرکت جستند و سپس از صحرانشینی و کوچرَوی، به شهرنشینی روی آوردند ؛ امّا با این حال، خُلق و خوی صحرانشینی خود را از دست نداده بودند.

یکی از ویژگی های صحرانشینان، داشتن آزادی بی حدّ و حصر در صحراها و بیابان هاست. از این رو، آنان از همان ابتدا به درگیری با امیران خود پرداختند، به گونه ای که خلیفه دوم را به ستوه آوردند، تا جایی که از دست آنان، این چنین شِکوه نمود :

چه مصیبتی بالاتر از این که با صد هزار جمعیت، رو به رو باشی که نه آنها از امیری خشنودند، و نه امیری از آنان رضایت دارد ؟![۱]

می توان گفت که چنین جامعه ای، امیر عادل و آزاداندیش را بر نمی تابد. در این جامعه، مردم از این گونه امیران، سوء استفاده می کنند، در مقابل آنها به معارضه بر می خیزند و از فرمان آنان، اطاعت نمی نمایند. نمونه همه این نشانه ها را در رفتار کوفیان با امام علی(ع) مشاهده می کنیم. امیر مناسب این جامعه، امیری مانند «زیاد بن ابیه» است که با خشونت و ستمگری، آنان را وادار به اطاعت در برابر حکومت نماید.[۲]

دو. دنیاطلبی

گرچه بسیاری از مسلمانان صدر اسلام، با نیتی خالص و به جهت رضای حق و پیشرفت اسلام در فتوحات اسلامی شرکت می جستند، امّا کم نبودند افراد و قبایلی که به قصد به دست آوردن غنایم جنگی در این جنگ ها شرکت می کردند. اینان، پس از سکونت در کوفه، حاضر به از دست دادن دنیای خود نبودند و به محض احساس کردن هر گونه خطری، عقب می نشستند و به عکس، هر گاه احساس نفعی می نمودند، فورا به عرصه داخل می شدند.

شاهد صادق این مطلب، حضور کوفیان در دو جنگ جَمَل و صفّین است. هنگامی که در سال ۳۶ هجری، امام علی(ع) برای مقابله با شورشیانِ مستقر در بصره، از مدینه ره سپار عراق شد، از کوفیان، درخواست کمک نمود. کوفیان که هنوز حکومت امام علی(ع) را نوپا می دیدند و از سرنوشت جنگ، بخصوص با توجّه به کثرت سپاه بصره، بیمناک بودند، کوشیدند از زیر بار این دعوت، شانه خالی کنند و سرانجام، پس از تبلیغ ها و تشویق های فراوان، تنها دوازده هزار نفر، یعنی حدود ده درصد از جمعیت جنگجویان کوفه، در این جنگ، به نفع علی(ع) شرکت جستند.[۳]پس از اتمام جنگ نیز یکی از اعتراض های نخبگان و خواصّ آنان، مصادره نشدن و تقسیم نشدن غنایم به وسیله امام علی(ع) بود.[۴]

امّا در جنگ صفّین که کوفیان، حکومت امام علی(ع) را سامان یافته می دیدند و امید فراوانی به پیروزی داشتند، رغبت بیشتری به شرکت در جنگ نشان دادند، به طوری که تعداد سپاهیان امام علی(ع) را در این جنگ، بین ۶۵ تا ۱۲۰ هزار نفر نگاشته اند[۵]که شمار افراد غیر کوفی آن، بسیار ناچیز بوده است.

فراوانی بیعت کنندگان با مسلم را نیز می توان با همین اصلْ توجیه نمود، گرچه عدّه اندکی از افراد مخلص نیز در میان آنها بودند.

مردم کوفه در آن هنگام، از سویی به علّت مرگ معاویه و جوانی یزید، حکومت مرکزی شام را دچار ضعف می دیدند و از سوی دیگر، فرماندار کوفه (نعمان بن بشیر) را قادر به مقابله با قیامی جدّی نمی دانستند. از این رو، تجمّع عدّه ای از شیعیان مخلص به رهبری سلیمان بن صُرَد خُزاعی و پیشنهاد دعوت از امام حسین(ع) و تشکیل حکومت در کوفه، به سرعت از سوی کوفیان، مورد استقبال قرار گرفت ؛ زیرا احتمال پیروزی و تشکیل حکومت را قوی می دانستند.

کوفیان، حتّی پس از ورود عبید اللّه به کوفه، امید پیروزی را از دست ندادند. از این رو، تعداد فراوانی از آنها به همراه مسلم در محاصره قصر عبید اللّه شرکت جستند و هنگامی که احساس خطر نمودند، به سرعت، از نهضت، کناره گرفتند و مسلم و هانی را به دست عبید اللّه سپردند.

این احساس خطر، هنگامی شدّت گرفت که شایعه حرکت سپاه شام از سوی طرفداران عبید اللّه در میان مردم، پخش شد. البته ترس از سپاه شام را نیز می توان معلول دنیاطلبی مردم کوفه به شمار آورد.[۶]

سه. تابع احساسات بودن

با مطالعه مقاطع مختلف تاریخ کوفه، می توانیم تابع احساس بودنِ اهالی آن را مشاهده نماییم. علّت اصلی این ویژگی را می توان عدم رسوخ ایمان در قلب های آنان دانست و طبعا از افراد و قبایلی که با دیدن شوکت اسلام به آن پیوستند و برای دنیای خود به جنگ رفتند، انتظاری جز این نمی توان داشت.

شاید معروف شدن کوفیان به نیرنگبازی، فریبکاری و بی وفایی ـ تا جایی که به ظهور مَثَل هایی چون : «أغدَرُ مِن کوفی (فریبکارتر از کوفی)»،[۷]یا «الکوفی لا یوفی (کوفی، وفا ندارد)»[۸]انجامیده ـ، نیز ناشی از همین ویژگی احساساتی بودن آنها باشد.

چهار. پرخاشگری

نظامی بودن شهر کوفه و پدید آمدن فرصت های متعدّد برای جنگیدن، روحیه ای خاص و پرخاشگرانه به آنان داده بود. آنان، مغرور از قدرت نظامی و فتوحات خویش، در برابر هر تحوّلی پرخاش کرده، با شورشگری، در صدد بازیابی هویت خویش و به دست آوردن منفعت بودند.

پنج. قبیله گرایی

قبیله گرایی حاکم بر عراق و جزیرة العرب، در کوفه نیز نمود داشت و افراد قبیله، به رئیس قبیله خویش، بیش از رئیس حکومت، وابسته بودند. از سوی دیگر، سیاست مَدارانی همچون معاویه و ابن زیاد، با تطمیع رؤسای قبائل، از توانایی آنان بر ضدّ امامان شیعه علیهم السلام، استفاده می کردند.


[۱]تاريخ الطبرى : ج ۴ ص ۱۶۵ .

[۲]جمهرة خطب العرب فى عصور العربية الزاهرة : ج ۱ ص ۴۲۰ به بعد (سخنان امام على عليه السلام در مذمّت مردم كوفه) . نيز ، ر.ك: مشكاة (فصل نامه) : ش ۵۳ ص ۲۱ (مقاله «مردم شناسى كوفه»، به قلم نعمة اللّه صفرى فروشانى) ؛ بازتاب تفكّر عثمانى در واقعه كربلا : ص ۱۱ ـ ۱۹ .

[۳]تاريخ الطبرى : ج ۴ ص ۵۰۰ .

[۴]تاريخ الطبرى : ج ۴ ص ۵۴۱ .

[۵]تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۸۰ ، مروج الذهب : ج ۲ ص ۳۸۴ .

[۶]تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۶۹ - ۳۷۱ . نيز، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۴ ص ۱۸۹ (فصل چهارم / گرفتار شدن هانى و ماجراهاى او) و ص ۲۱۵ (محاصره قصر ابن زياد به وسيله مسلم و يارانش) و ص ۲۲۵ (نقشه ابن زياد براى پراكنده كردن مردم از اطراف مسلم) .

[۷]الفرق بين الفرق ، عبد القاهر بغدادى : ص ۴۵ .

[۸]آثار البلاد ، زكريّا قزوينى : ص ۳۰۷ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت