گفتگو با دكتر مهدي گُلشني - صفحه 203

انيشتن سخن ارزشمندى در مورد علوم محض زد كه به نظر من به راحتى در مورد بقيه علوم هم قابل پياده كردن است. او در سخنرانى مهم خود در سال 1932 در آكسفورد درباره روش هاى فيزيك نظرى مى گويد : من معتقد نيستم كه ما نظريه ها را بر مبناى تجربه مى سازيم. ذهن خلاّق ما ، براساس اطلاعاتى كه دارد ، نظريه را مى سازد ، ولى اين نظريه حتما بايد با تجربه تطبيق داده شود. مثلاً مى گويند كپلر براى سيارات ، مدار بيضى فرض كرد. آيا او از اين نقاط به بيضى رسيد ، يا اين اطلاعات را در مدار بيضى گذاشت و ديد صدق مى كند؛ يعنى از كلى به جزئى رسيد .
انيشتن معتقد است كه ذهن خلاّق ما ، اين تئورى را مى سازد و البته از اطلاعات قبلى طبيعى خود ، از مشاهدات ، و نيز نظريه پردازى هايش استفاده مى كند ، ولى البته ملاك علوم اين است كه بايد با تجربه همخوانى داشته باشد. پس اصل نظريه از آن جا نشأت نمى گيرد؛ اصل نظريه را بايد از هر جايى كه مى توانيد الهام بگيريد. البته اين كه كسى بگويد من تمام اين داده هاى جامعه شناسى يا روان شناسى غرب را قبول ندارم ، اين بى انصافى است. تجاربى وجود دارد ، ولى ممكن است تعبير شما از آن تجارب ، يا جمع بندى تان فرق بكند ، ولى آن ها دور ريختن ندارد. بايد از اين چيزهايى كه شما پيدا مى كنيد ، الهام گرفت و بعد براى تجاربى كه تا به حال انجام شده يا بعد از اين انجام مى شود ، مدل ساخت و اين تجارب را در آن ها جا داد. در مدل سازى و تئورى سازى مى توانيد الهام بگيريد. اين ها همواره و همه جا صادق است .

4 . استفاده از روش تاريخى براى تحليل احاديث اجتماعى

بحث مان را روى احاديثِ جامعه شناختى بياوريم. حضرت تعالى فرموديد كه در آن توسعه ها و تعميم ها ، چه در بُعد عملى و چه در بُعد نظرى ، مى توان از يافته هاى دينى استفاده كرد. بحث اين است كه جامعه شناسى ، علمى است كه به روابط اجتماعى انسان ها ناظر است ، چه در سطح خرد و چه در سطح كلان. حالا بحث اين است كه احاديثى داريم كه واقعا به مباحث اجتماعى ناظر هستند؛ مثل «اذا تغير السلطان ، تغير الزمان» يا «بالعدل ثباتُ الدُوَل» و امثال اين ها. نگاه اين گونه احاديث ، تعميمى است و به يك جامعه خاص نظر ندارد. چگونه مى توانيم اين ها را با نگاه هاى جامعه شناختى ، و به عنوان يك علم ببينيم؛ نه يكسرى دستورات هنجارى كه بايد چنين بكنيم .

در مورد اين كه واقعا عدل باعث ثبات ملل مى شود يا نه ، بايد يك مطالعه جامعه شناختى

صفحه از 208