گفتگو با دكتر رحمت الله صديق سروستاني - صفحه 188

مى تواند درست بگويد. ممكن است يك نگاه هم اين باشد. آن كسى كه فكر مى كند دين ، از دنيا و سياست و زندگى مادّى جداست ، اين گونه فكر مى كند و ما هم اين گونه فكر مى كنيم و اين تنبل ترين نگاه است كه نياز به استدلال و دفاع زياد ندارد؛ ولى من مطمئنم با نگاه دينى مى توان مباحث اجتماعى را تبيين كرد .
اگر دين ما ، دين بودايى ، مسيحى يا غيره بود ، مى توانستيم اين فكر را داشته باشيم كه خداوند شش روز كار كرده و روز هفتم استراحت مى كند ، و ما هم شش روز زندگى مى كنيم و روز هفتم به كليسا مى رويم و يك پرچم تشريفاتى روى ميز كارمان مى گذاريم ؛ ولى ما را دينى است كه من المهد الى اللحد با ماست . از زمانى كه بچه در شكم مادر است ، مى گويند پدر فلان كار را نكند و مادر لقمه حرام نخورد و اين احكام وجود دارد تا زمانى كه انسان به قبر مى رود. همه كسانى كه پاى بندى استوار به دين دارند و انسان هاى خردورزى هستند و به اين مناسك و مراسم دينى مى پردازند ، حتما دلايلى براى خود دارند و منافعى در اين كار مى بينند .
خلاصه اين كه، در نهايت به شما گفته مى شود كه دين را با اين علوم مخلوط نكنيد كه مى گوييد حرف شما درست است ، اما حرف ما هم درست است و مى خواهيم مخلوط باشد. نظر شما آن است و نظر ما اين است و هيچ كدام هم غلط يا درستِ مطلق نيست. اگر پست مدرن هيچ نظرى را درست مطلق نمى داند ، چه كسى گفته كه ما بايد تسليم نظر شما باشيم .

اگر جواب اين باشد كه شما آن كاركرد دينى و اعمالتان را در راستاى آن كاركرد دينى قرار بدهيد؛ يعنى فقط تربيت بكنيد و احكام دينى تان را به فرزندانتان آموزش بدهيد و جوان ها را تربيت كنيد ، ولى كار به مسايل اجتماعى نداشته باشيد ، توضيح شما چيست؟

باز دين كاربرد دارد و مى تواند در جامعه شناسى وارد شود. مثلاً فرض كنيد تئورى دوركيم درست باشد كه مى گويد : اگر هم بستگى اجتماعى زياد شود ، خودكشى كاهش پيدا مى كند و مهم ترين دلايل كسى كه گرايش به خودكشى پيدا مى كند ، اين است كه جامعه هم بستگى اجتماعى ندارد . حال اگر كل اين هم بستگى اجتماعى ، غيردينى است و دين نقشى در هم بستگى ندارد ، ما از حرفمان دست برمى داريم؛ يعنى اگر كسى توانست نشان دهد كه هم بستگى اجتماعى ، كلاً غيردينى است ، ما هم قبول داريم؛ اما اگر هم بستگى اجتماعى غيردينى وضد دينى نيست ، بنابراين ، ما بايد براى كاهش نرخ خودكشى دخالت كنيم؛ براى اين كه هيچ آدم عاقلى نمى گويد كه خودكشى كار خوبى است و همه بايد براى كاهش نرخ

صفحه از 190