زن در سخن و سيره امام علي عليه السلام - صفحه 264

اين جنگ را به راه انداخت . اهل سنّت هم معتقدند جنگ جمل را او به پا نموده و سبب و محركْ او بوده است . ۱
همين مطلب به گونه اى ديگر در سخن عمر فَرّوخ آمده است ؛ با اين تفاوت كه وى به نتيجه اين گونه داورى تصريح كرده است و آن را ستم و ظلم مى داند .
در نقد چنين توجيهى ، پاره اى از صاحب نظرانْ اظهار داشته اند كه اگر رويارويى با عايشه سبب اين گونه داورى ها و سخنان بود ، مى بايست امام على عليه السلام تندتر از اين سخنان را درباره مردان بر زبان مى آورد ؛ چرا كه با مردى چون معاويه نيز درگير بود ، و بسيارى از حركت هاى اجتماعى در برابر حكومتش به دست معاويه انجام گرفت . ۲
ب . عده اى اين سخنان را به دوره اى از زمان اختصاص مى دهند و بر اين باورند كه منظورْ زنانى است كه مردان به تربيت وتعليم آنان همت نگماشته اند ، وگرنه زنان ، در عرصه هاى علمى و اجتماعى كم تر از مردان نيستند . استاد عباسعلى عميد زنجانى اين سخن را با اين تعبير به قلم آورده است :
مطالبى كه در نهج البلاغه درباره مقام و شخصيت زن آمده ، اگر به درستى استقصا شود ، سيزده چهارده مورد است . در تمام اين موارد ، مناسبت هاى تاريخى خاصى هست كه بايد آن مناسبت ها مورد توجه قرار بگيرد ، و مع الأسف ، برخى به مناسبت ها توجه نكرده و از آن غافل مانده اند . به عبارت ديگر ، برداشتى كه من دارم اين است كه قضايايى كه در زمينه هاى مشابه مقام و شخصيت زن در نهج البلاغه آمده است ، به صورت قضاياى خارجيه است ، نه به صورت قضاياى طبيعيه يا حقيقيه ؛ با طبيعتِ زن كارى ندارد ، به صورت حكم كلى با همه زنان جهان كارى ندارد . سخن از زنِ موجود در جامعه است با تمام نقايص و نارسايى هايش . آنچه امام عليه السلام مورد انتقاد قرار مى دهد ، زنِ موجود در جامعه است و كليه زنانى كه با چنين خصوصيات و خصايصى در جامعه ظاهر مى شوند . اگر در طبيعت زن خواستيم تحقيق بكنيم ، قرآن در اين زمينه مسئله را به روشنى بيان كرده است ، و اين

1.جوادى آملى ، عبداللّه ، زن در آيينه جلال و جمال ، ص ۳۷۰ ـ ۳۶۹ .

2.مغنيه ، محمدجواد ، فى ظلال نهج البلاغة ، ج ۱ ، ص ۳۷۴ .

صفحه از 292